در اقتصاد بازار آزاد، هر شرکتی که دیگر سود نمیدهد (بدون توجه به پیامدهای تعطیل شدن آن) باید از دور خارج شود. به همین دلیل، برخی استدلال میکنند فرایند تخریب خلاق ممکن است در درازمدت به آسیبهایی بینجامد، بنابراین باید بهدقت مدیریت شود. مهمترین مشکلات ناشی از تخریب خلاق به شرح زیر است:
۱. بیکاری
با تعطیل شدن هر صنعت یا شرکت، نیروی کار آنها نیز شغلشان را از دست میدهند. هیچ تضمینی وجود ندارد که کارگران بیکارشده، برای تغییر شغل مهارت کافی داشته باشند. لازم است دولت تا آنجا که ممکن است برای رسیدگی به اوضاع بیکاران مداخله کند.
۲. مزایای اضافی
برخی صنایع علاوه بر خدماتی که ارائه میدهند، ممکن است مزایای دیگری نیز برای جامعه داشته باشند. به عنوان مثال، در دههی ۱۹۹۰ بسیاری از شرکتهای ساخت راهآهن در انگلستان تعطیل شدند و سرمایهگذاران به ساخت جاده روی آوردند. زیرا در بسیاری از موارد، اتومبیل کارآمدتر از قطار بود. با این حال، ۴۰ سال بعد ممکن است تعطیلی راهآهنها به ضرر مردم باشد؛ زیرا راهآهن میتواند به کاهش تراکم جادهها و آلودگی هوا کمک کند.
۳. بیکاری منطقهای
در اقتصاد تغییر یافته، رکود منطقهای ممکن است چنان خرابی به بار آورد که مدتهای طولانی ادامه داشته باشد. ممکن است برخی مناطق نتوانند با تعطیلی صنایع و نابودی مشاغل در مقیاس بزرگ مقابله کنند. ممکن است مشاغل جدید که در اقتصاد جدید ظهور میکنند برای مناطقی با سطح بیکاری بسیار بالا جوابگو نباشد. در این صورت احتمال دارد مدتی طولانی شاهد رشد و بهرهوری کم و بیکاری منطقهای باشیم.
۴. برنده و بازنده
فرایند تخریب خلاق، ممکن است برای برخی از افراد منافع زیادی به همراه داشته باشد و در مقابل، برخی دیگر در این میان کاملا بدبخت شوند. بنابراین احتمال دارد این فرایند بهجای بهبود اوضاع جامعه، به توزیع نامناسب درآمد افراد بینجامد.
۵. ناکارآمدی
تعطیلی یک صنعت گاهی میتواند خود سبب ناکارآمدی شود. اگر شرکتی با تجربه و دارای سرمایه انسانی و کاری بسته شود، ممکن است مدت زیادی طول بکشد تا این منابع بهطور مؤثر توزیع شوند. نظریهی برگشتناپذیری نشان میدهد بیکاری کوتاهمدت میتواند از نرخ طبیعی خود بالاتر برود.
عوامل مؤثر بر عدم سوددهی شرکتها
دلایل متعددی برای عدم سوددهی یک شرکت وجود دارد. اما عدم سوددهی، لزوما به این معنا نیست که شرکت باید برای همیشه بسته شود. گاهی ممکن است خسارتهای ناشی از تعطیلی کامل یک شرکت جبرانناپذیر باشد. عوامل کوتاهمدت زیر ممکن است سوددهی یک شرکت را با مشکل مواجه کنند:
- تعرفههای سنگین که برای صادرات تعیین میشود؛
- رکود کوتاهمدت که بر بازدهی شرکت اثر منفی میگذارد؛
- وقفههای کوتاهمدت در بازار کار به دلایلی مانند اعتصابات؛
- اشباع موقت بازار به خاطر واردات آن محصول از خارج از کشور.
در این موارد، فقدان سوددهی شرکت به معنای ناکارآمدی آن نیست. ممکن است با حمایت دولت به صورت موقت، شرکت از پس مشکلات خود برآید و دوباره سرپا بایستد. حتی ممکن است برای یک شرکت امکان بازسازی و تغییر ساختار سازمانی وجود داشته باشد. در این حالت، نجات شرکت سودمندتر از تعطیلی آن خواهد بود.
برگرفته از : چطور دات کام
دیدگاهتان را بنویسید