میتوانید مؤثرتر کار کنید. کسبوکارهای کوچک معمولا بسیار کارآمدتر هستند، بهویژه از نظر زمان تصمیمگیری. برای نمونه، اگر در حال حاضر برای سازمان بزرگی کار میکنید، چقدر طول میکشد تا برای حضور در کنفرانسی صنعتی مجوز بگیرید؟ اول باید از رئیستان بپرسید، او هم باید از رئیسش که مسئول بودجه است بپرسد و بعد هم با منابع انسانی مشورت کند. ممکن است چند هفته طول بکشد تا جوابی بگیرید. در شرکتهای کوچکتر، خیلی ساده از صاحب شرکت میپرسید و او هم احتمالا بلافاصله جواب خواهد داد.
معمولا بروکراسی در این شرکتها یا وجود ندارد یا بسیار کمرنگ است. این امر میتواند تغییر جالبی برای خیلی از افراد محسوب شود، چون به این معناست که به جای آنکه وقت خود را صرف کاغذبازی کنید، میتوانید به انجام وظایف ارزشآفرین بپردازید.
جو صمیمیتر و راحتتر است. کسبوکارهای کوچک اغلب محیط غیررسمیتری دارند. گروه کوچکتر است و همه در موفقیت شرکت نقش دارند و همین مسئله میتواند منجر به حس وفاداری و غرور شود.
شرکتهای کوچکتر میتوانند امکان ایجاد تعادل بین کار و زندگی به شما ارائه دهند. وقتی مجبورید تا یک روز را برای نگهداری از کودک مریضتان مرخصی بگیرید، این شرکتها انعطافپذیرتر عمل میکنند، یا نسبت به ایدههایی همچون ساعت کاری انعطافپذیر و حتی دورکاری با دید بازتری نگاه میکنند.
دیدگاهتان را بنویسید