رسیدیم به فاز آخر. اگر تا به اینجای کار دوام آوردهاید، باید بگوییم مرحبا به روحیهی کارآفرینی شما. اما صبر کنید، هنوز برای جشن گرفتن خیلی زود است. این فاز آخر به لحاظ روحی و جسمی چالشبرانگیزترین مرحلهای است که باید پشت سر بگذارید، چون هنوز مجبورید تماموقت بدون استراحت کافی کار کنید. درست است که در این مرحله تعداد قابل قبولی مشتری جذب کردهاید و درآمدتان آنقدری ثابت شده که چراغ کسبوکارتان روشن بماند، اما جریان درآمدتان هنوز آن قدری مطمئن نیست که بتوانید به اندازهی نیازتان نیرو استخدام کنید و از فشار کاری خودتان بکاهید.
در این فاز باید برای استخدام نیرو دست به کار شوید، اما به دلیل منابع مالی محدود مجبورید فقط برای پُستهای شغلی خیلی ضروری اقدام کنید. به طور مثال، اولویت استخدام با آن دسته از پستهایی است که مراجعهکنندهی مستقیم دارند، یعنی یک نفر باید باشد که رو در رو به مشتری جواب دهد، ولی همچنان ناچارید که سایر وظایف را خودتان یکتنه انجام دهید، مثل سرمایهگذاری، فروش و بازاریابی، مدیریت شرکت و منابع انسانی. با این همه وظایفی که به دوش شماست، جای نفس کشیدن هم در برنامهی کاریتان نخواهید داشت، البته فقط تا زمانی که برای همگی پستهای ضروری نیرو استخدام کنید. اما واقعیت این است که روند تکمیل نیرو به تدریج و معمولا خیلی کُندتر از حد انتظار پیش میرود.
خلاصه اینکه اگر به این فاز آخر رسیدهاید، بدانید که در نقطهی خیلی حساسی قرار دارید و هنوز میباید تا مدتی در همین شرایط بحرانی باقی بمانید. اما واقعا چطور میشود با کمخوابی و بیفرصتی برای انجام این همه کار کنار آمد؟ برای اینکه از این آخرین فاز هم جان سالم به در ببرید، مجبورید تا هر زمان که لازم باشد از قوای روحی و جسمی خود که از پیش دخیره دارید کمک بگیرید. به گفتهی وینستون چرچیل، اینکه نهایت تلاشمان را به کار ببندیم همیشه کافی نیست، گاهی مجبوریم به آنچه لازم است تن دهیم.
دیدگاهتان را بنویسید