جهت مقابله با مشکلات از ابزارهایی چون TQM,JIT و ارزشیابی عملکردتامین کنندگان و دیگر شرکای تجاری استفاده می شود.
مسئولیت موارد مختلف با پایین ترین سطح امکان پذیر است ;
حجم تولید ثابت بوده، از انعطاف بالایی برخوردار است ;
ارتباطات بین کارکنان، تامین کنندگان دیگر شرکای تجاری برمبنای تعهد دوجانبه است.
البته، اولین و کلیدی ترین فاز در اجرای یک چنین سسیتم تولیدی، ایجاد و آموزش تیم های بهبود مستمر است. این تیم های کاری ابتدا برمبنای نوع عملیات دسته بندی می شوند. به عنوان مثال، افراد مرتبط با عملیات پرسکاری در یک تیم کاری قرار می گیرند. توجه چنین تیم هایی بر روی کاهش بیکاری، از کارافتادگی، زمانهای راه اندازی و… ماشین آلات مربوط به تیم خود، در راستای کاهش هزینه هاست و به ازاء هرگونه پیشنهادبهبودی پاداش داده می شوند. ازسوی دیگر، برای ایجاد تعادل و یکپارچگی بین عملیات مختلف و معرفی کل مجموعه به همه افراد درگیر می توان تیم های کاری را دوباره ساختارداده، برمبنای نوع محصول تولیدی دسته بندی کرد. بدین ترتیب، افراد با کلیه فرایند تولیدمحصولی که در تولید آن درگیر هستند. آشنا می شوند و در عملیات مختلف به هم تیمی های خود یاری می دهند. پرواضح است که ساختاردهی، تیمها برمبنای محصولات مختلف، زمینه را برای طراحی استقرار مجدد کارخانه به صورت سلولی آماده می سازد.
دکتر شهداد شعبانی
دیدگاهتان را بنویسید