وقتی کارمند تازهکار در برقراری ارتباط سازنده با دیگران دچار چالش میشود، یک مدیر و رهبر باتجربه به او کمک میکند تا از دید دیگر افراد نیز به مسئله نگاه کند و رویکردهای جدیدی برای تعامل با دیگران پیدا کند.
بهعنوان نمونه، جری و تیمش، یک کارمند تازهکار را بررسی کردند که در ارتباط با یکی از مدیران اجرایی سطح بالا دچار مشکل شده بود. از دید فرد تازهکار، آن مدیر آدمی بیتفاوت و بیاحساس بود. طی جریان هدایت شغلی، مربی فرد تازهکار، او را ترغیب کرد که خود را بهجای آن مدیر بگذارد و مسائل را از دید او بنگرد. کارمند تازهکار با این زاویۀ دید جدید، متوجه شد چیزی که او آن را بیتفاوتی قلمداد میکرد، درواقع ناشی از حجم کاری زیاد آن مدیر بود. درنتیجه، رویکرد دفاعی او به رویکردی همدلانه ناشی از درک مسئولیتهای سنگین شغل مدیر اجرایی تغییر کرد. با این تغییر نگرش، شکل رابطه او با مدیر اجرایی هم بهبود یافت و همان مدیر به یکی از مربیان شغلی او در زندگی شغلیاش تبدیل شد.
پس در این راهبرد، از فرد تازهکار بخواهید که خودش را جای دیگری بگذارد و مسائل مختلف را از دریچه چشم او ببیند. از او بپرسید که این نگرش جدید چه کمکی به بهبود روابطش با دیگران میکند. مواظب باشید تا از همدلی بیمورد و ارائه راهحل خودداری کنید. مهم است که خود فرد به روشی متفاوت برای تعامل دست یابد.
دیدگاهتان را بنویسید