این را دیگر هر کس میداند که کسب آخرین اطلاعات و اخبار از بازار سرمایه خودش یک کار تماموقت است. برای کسانی که نه خودشان بچهی کف بازارند و نه آشنایانشان دلارفروشهای دور میدان فردوسیِ تهران، سر درآوردن از اینکه برای هر سرمایهگذاری چه چیزی عایدشان میشود کاری است دشوار. اینکه خیلیها نسبت به بازگشت سرمایهشان زیادی خوشبین هستند یک واقعیت است. اما کار وقتی وخیم می شود که طرف با مراجعه به بازار کامپیوتر، لب به لبِ باربند یک نیسان گاوی، مادِربورد سوخته بخرد، به امید اینکه آنها را در بالکن خانهاش، توی تشتی پر از تیزآبِ سلطانی بخواباند تا طلاها و نقرههای به کار رفته در آنها در گوشهای از تشت تهنشین شده و به اذن خدا به حالت شِمش درآیند. طرف آنقدر از سرمایهگذاری خود مطمئن است که از همین حالا چک خرید تلویزیون ۹۰ اینچی را هم کشیده است.
واقعگرایانه این است که اگر الگوی رشد سهامی در ۲۰ سال گذشته ثابت مانده باشد، سرمایهگذار میتواند انتظار داشته باشد (با فرض نرخ تورم ۱۵ درصد) ۲۰ تا ۲۵ درصد سود به سرمایهاش تعلق بگیرد. پس قبل از ذوق کردن و چک کشیدن یک بار دیگر این اعداد را خوب به خاطر بسپارید.
دیدگاهتان را بنویسید