همهی ما دنیا را از دریچهی نگاه خود میبینیم و دیدگاههای متفاوت نسبت به رویدادهای مختلف، میتوانند باعث بروز اختلاف شوند، خصوصا وقتی یکی از افراد چیزهایی میداند که فرد دیگر نمیداند و او خودش از این موضوع مطلع نیست.
اگر معمولا اعضای تیم شما بر سر وظایف و قلمرو کاری در محیط کار اختلاف دارند یا زیاد غیبت همدیگر را میکنند، احتمالا مشکل اصلی به دلیل اختلاف دیدگاه بروز کرده است. داشتن عملکرد منفی و شکایات مشتریان معمولا نتیجهی این نوع اختلافات هستند.
برای حذف این گونه مشکلات بهترین پیشنهاد ما این است که با اعضای تیمتان خیلی رُک و صادقانه صحبت کنید، حتی وقتی مجبورید که خبرهای بد را به آنها منتقل کنید. هرچقدر که شما اطلاعات بیشتری در اختیار تیمتان قرار بدهید، احتمال اینکه آنها رویدادها را با دیدگاه خودشان تعبیر و تفسیر کنند کمتر میشود.
اختلاف دیدگاه میتواند به دلیل سیاستهای کاری هم روی دهد. مثلا، اگر شما پروژهای را که معمولا وظیفهی یک فرد خاص از تیمتان است به فرد دیگری بسپارید، به احتمال زیاد آتش اختلاف را بین آن دو نفر روشن میکنید. به سیاستهای کاربردی در محل کار، اهمیت بیشتری بدهید و آنها را به اعضای تیمتان نیز بیاموزید.
۴. اهداف ناسازگار
گاهی اوقات در محیط کاری ما با اهداف متضاد روبهرو میشویم. مثلا، ممکن است یکی از مدیرانمان به ما بگوید که مهمترین هدفِ ما در برابر مشتریان، سرعت در ارائهی خدمات است، در حالی که نظر یکی دیگر از مدیران این باشد که خدماتِ با کیفیت در اولویت قرار دارند. گاهی وقتها، نزدیک کردن دو هدف به هم کار دشواری میشود.
هر وقت، اهدافی را برای اعضای تیمتان مشخص میکنید، حتما مطمئن شوید که این اهداف با اهداف دیگری که برای کار آن فرد تعیین شدهاند در تضاد نباشند و اگر اهدافی که برای شما تعیین شده با هم ناسازگار هستند، حتما با رئیستان دربارهی اهدافی که برای همه مفید هستند مذاکره کنید.
دیدگاهتان را بنویسید