تئوری استراتژی و ساختار
بسیاری از پژوهشگران و دانشمندان ( از چندلر گرفته تا مایلز و اسنو) با تعاریف متفاوت تقریبا هم نظر هستند که استراتژی میتواند ساختار سازمان را تعیین کند.
ایراداتی که بر تعیین کنندگی استراتژی وارد شده اساساً به میزان آزادی عملی که مدیران به طور واقعی دارا هستند بر می گردد. به نظر می رسد که تأثیر استراتژی در شکل دهی ساختار در اوائل دوره شکل گیری سازمان بیشتر است. وقتی سازمان در مرحله شکل گیری است، منافع سازمان باید استحکام پیدا کند. اما وقتی مسئله اضمحلال سازمان پیش می آید ممکن است مدیران در ارائه نظر و رأی خود و داشتن آزادی عمل شدیداً با محدودیت مواجه شوند. تردید دیگر در رابطه با نقش تعیین کنندگی استراتژی عامل تأخیر یا خلاء زمانی است. موقعی که مدیریت استراتژی جدیدی را اجرا می کند اغلب اوقات تغییر فوری در ساختار صورت نمی گیرد.
آيا اين امر دلالت بر اين ندارد كه ساختار از استراتژي تبعيت نمي كند؟
پاسخ طرفداران پروپاقرض رابطه ساختار و استراتژي منفي است . آنها خاطرنشان مي كنند كه اغلب يك تأخيريا خلاء زماني وجود دارد يعني ساختارها در برابر تغيير در استراتژيها واكنش نشان مي دهند اما با نوعي تأخير زماني . واقع بينانه تر آنست كه بدانيم اين خلاء زماني پديده اي تصادفي نيست . برخي سازمانها در مقايسه با ديگرسازمانها، ساختارهاي خود را با تغيير در استراتژيها ، بعد از يك خلاء زماني ، تطبيق مي دهند.
عامل اصلي كه در واكنش آنها نسبت به تغيير در استراتژيها تأثير گذاشته ، ميزان فشار رقابتي است . هر چه سازماني با رقابت كمتر مواجه باشد، اين واكنش از سرعت كمتري برخوردار است . بدون وجود رقابت ،تأكيد بر مسئله كارائي كاهش مي يابد. جائيكه سازماني با حداقل رقابت مواجه است ، اين احتمال وجوددارد كه يك خلاء زماني عمده بين تغيير در استراتژي و تغيير در ساختار سازماني وجود داشته باشد.
آيا استراتژي نیز مي تواند از ساختار تبعيت كند؟
يكي از صاحبنظران تأييدمي كند كه حداقل در يك مورد اين امكان وجود دارد. زماني كه يك ساختار چند بخشي شكل مي گيرد و براي تداوم و پايداري آن ساختار يك استراتژي جذب اتخاذ مي شود
مینتزبرگ این رابطه را دوسویه و متقابل میداند. مینتزبرگ در کتاب معروفش با عنوان
[Strategy Safari: A Guided Tour through The Wilds of Strategic Management]
میگوید: ” ساختار سازمان از استراتژی آن پیروی میکند، همانطور که پای چپ از پای راست پیروی میکند. ” این دیدگاه به طور مشخص وجه متقابل تاثیرگذاری ساختار و استراتژی را نشان میدهد و به نوعی جمعبندی دیدگاههاییست که پیش از آن توسط محققان درباره رابطه ساختار و استراتژی بیان شده است.
در بسیاری از سازمانها هنگامیکه صحبت از مسائل ساختاری و بازطراحی یا بهینهسازی ساختار سازمان میشود، نگاهها معطوف به واحد منابع انسانی و متخصصان یا مشاوران منابع انسانی میشود. روال معمول این است که متخصصان واحد منابع انسانی با مشارکت مشاورانی از همین حوزه به بررسی فرایندهای سازمان میپردازند، این فرایندها را در قالب وظایف شغلی دستهبندی میکنند و سپس گروههای همگن شغلی را به صورت واحدهای سازمانی تعریف میکنند. گام بعدی نیز اختصاص به تعریف شرح شغل، شرایط احراز آن و سازوکار هماهنگی افقی و عمودی میان شغلها و واحدها دارد. حتی زمانیکه سازمان در قالب ساختارهای مبتنی بر محصول یا مشتری سازماندهی میشود، همین فرایند در سطح دوم و پس از تجزیه سازمان در قالب چند گروه عمده محصول یا مشتری عملیاتی میشود. کارشناسان عمدتاً با این نگاه به ساختار مخالف و معتقدند که مسائل ساختاری بیش از آنکه در حیطه موضوعات منابع انسانی باشد، به حوزه استراتژی مرتبط است و به همین دلیل تصمیمگیری درباره الگوهای ساختاری، بهینهسازی و بازطراحی ساختار باید به متخصصان استراتژی سپرده شود.
در نهایت اینکه، ساختار پاسخ استراتژیک سازمان به مسائل داخلی و خارجی است و این پاسخ محدود به مسائل نیروی انسانی نیست. به همین دلیل کارشناسان معتقدند هرگونه تلاش برای حل مسائل ساختاری اعم از بهینهسازی ساختار فعلی، انتخاب الگوی کلان ساختاری، بازطراحی ساختار و هدایت فرایند تغییر و تحول ساختاری باید به متخصصان حوزه استراتژی سپرده شود. البته، رسیدگی به مسائل ساختاری باید در تعامل با متخصصان منابع انسانی باشد و این متخصصان نیز جایگاهی در کمیتههای راهبردی مرتبط با حل مسائل ساختاری داشته باشند.
به یاد داشته باشیم که عنصر كليد ي در تئوري ساختار استراتژ ي “مايلز و اسنو”ارزيابي مديريت از عدم اطمينان محيطي است . براي نمونه ، اگر مديريت يك استراتژي تدافعي را مي گزيند، اين استراتژي پيشنهاد ميكند كه مديران محيط را بصورت محيطي ثابت درك ميكنند .البته ادراكات از عدم اطمينان محيطي تعبير وتفسيرهاي عيني نيستند. مديران در دو زمان مختلف ممكن است با محيطي مشابه مواجه بوده ولي هركدام محيط را به نحوي متفاوت از ديگري درك نمايند.
دیدگاهتان را بنویسید