تعادل یکی از بخشهای مهم موفقیت است و من متوجه شدهام که فوقستارهها تلاش میکنند تا در بیشتر (اگر نه همهی) جنبههای زندگی از جمله آمادگی جسمانی، روابط و یادگیری موفق باشند.
به عنوان مثال، اگر شخصی سه روز در هفته به باشگاه میرود، شنبهها داوطلب خیریه است و تنها برای تفریح، مشغول یادگیری پیانو است، میتوانیم بگوییم که او برای دستاورد و تعیین هدف ارزش قائل است و به طور مستمر دارد خودش را بهتر و بهتر میکند. این امر به طور قطع در کار این شخص هم نمود پیدا خواهد کرد.
۷. «مطمئن نیستم که شما برای این مسئولیت مناسب باشید…»
بهترین استفاده از این عبارت زمانی است که افرادی با شخصیتهای قوی استخدام میکنید که باید مدام با شنیدن «نه» مبارزه کنند، مانند نماینده یا رهبر فروش. این عبارت بیشتر یک اظهار نظر است تا یک سؤال. پس از شنیدن این عبارت، آنها میتوانند سه کار انجام دهند: میتوانند شما را نادیده بگیرند و از اظهار نظر شما بگذرند، میتوانند آن را بپذیرند و سعی کنند ادامه بدهند و یا اینکه سعی کنند مزایای آوردن آنها به کسبوکارتان را به شما بقبولانند و به خصوص روی دلایلی که باعث استخدام نشدن آنها شده است تمرکز کنند.
این سوالها نکتههایی طلایی برای استخدام فوقستارهها نیستند، اما به من امکان دادهاند که بین افراد مختلف دربارهی اینکه چه کسی برای کسبوکار مناسب است و چه تواناییای برای دستیابی به موفقیت در نقش خود دارد، بهتر تصمیم بگیرم.
غیر از قسمتِ سؤال پرسیدن، هرگز احساس خود را در طول مصاحبه دست کم نگیرید. اگر احساس میکنید چیزی درست نیست و یا هنگام استخدام یک نفر کاملا اطمینان ندارید، پس هر بار که لازم است خیلی راحت بگویید نه.
استخدام فرد مناسب زمان طولانیتری میگیرد، اما اگر میخواهید شرکتی پر از افرادی داشته باشید که برای نقشهایشان مناسب هستند، نه صرفا افرادی که در زمان مناسب سر رسیدهاند، پس لازم است که این زمان طولانی را به جان بخرید.
برگرفته از: سایت چطور دات کام