کتاب بازاریابی عصبی: 21 روش جدید برای ترغیب مشتری به خرید، تالیف ژان بقوسیان، به بازاریابان، مدیران و کارآفرینان کمک میکند از روشهای بازاریابی عصبی برای افزایش فروش و موفقیت بیشتر استفاده کنند.
هدف بازاریابی عصبی انتقال بهتر پیامهای بازاریابی به دیگران و افزایش احتمال خرید توسط مخاطب است که باعث کاهش بودجه بازاریابی و تبلیغات میشود.
واژه بازاریابی عصبی بسیار علمی و پیچیده به نظر میرسد. همچنین اغلب کتابها و مقالات به کاربرد بازاریابی عصبی در شرکتهای بسیار بزرگ و برندهای معروف میپردازند. ولی اغلب ایدههای بازاریابی عصبی در کسبوکارهای کوچک قابل استفاده است. برخی از آنها بسیار سادهتر و کمهزینهتر از چیزی است که تصور میکنید. کتاب بازاریابی عصبی، دقیقا برای صاحبان کسبوکارهای کوچک با بودجه محدود نوشته شده است. البته واضح است که شرکتها و برندهای بزرگ نیز میتوانند از این مطالب استفاده کنند.
آقای مالکولم گلادول در کتاب معروفش با نام «نقطه واژگونی» به این پدیده میپردازد. او توضیح میدهد که افراد مختلف هنگام ورود به کافیشاپ در یک نظرسنجی شرکت کردند تا مشخصات قهوه مورد علاقهشان را توضیح دهند. اغلب افرادی که در نظرسنجی اعلام کرده بودند به قهوه تلخ و غلیظ علاقه دارند، بعد از چند دقیقه در همان کافیشاپ به قهوه خود چند قاشق شکر اضافه میکردند! بنابراین همیشه نمیتوان به گفتههای مشتریان اعتماد کرد. گاهی آنها در مورد محصول نظراتی میدهند که با خریدهای خودشان تناقض دارد.
اگر مشتریان نیازهای واقعی خود را بر زبان نمیآورند و همواره نمیتوان به گفتههای آنان اعتماد کرد، پس راهحل چیست؟ در سالهای اخیر دستگاههایی با نامهای EEG، fMRI و … ساخته شده که انواع کوچک و قابلحملی دارد که بر سر انسان نصب میشود و میتواند از مغز انسان عکس بگیرد. این دستگاهها دریچهای برای ورود به مغز انسان و برملا کردن رازهای خرید باز کردهاند.
اما سؤال بسیار کلیدی آن است که تصمیمات خرید توسط کدام قسمت مغز انجام میشود؟ نکته مهمی که در بازاریابی سنتی به آن توجهی نمیشود و در کتاب بازاریابی عصبی نیز به آن اشاره شده، این است که تصمیمات خرید ما اغلب با مغز قدیم انجام میشود! تا به حال بازاریابان فکر میکردند تمامی خریدها با بخش منطقی مغزمان انجام میشود. البته همیشه در طول تاریخ بازاریابان میدانستند که احساسات بر تصمیمات خرید تاثیر دارد. ولی اکنون مشخص شده است که تاثیرگذاری بخش احساسی و مغز قدیم بسیار فراتر از آن چیزی است که تصور میکردیم. خانم لِزلی هارت در کتاب «مغز چگونه کار میکند» توضیح میدهد که «شواهد نشان میدهد مغز قدیم قسمتی است که تعیین میکند کدام بخش اطلاعات دریافتی، برای پردازش به مغز جدید مخابره شود و کدام تصمیمات تایید شود یا رد شود». پس اگر با عملکرد «مغز قدیم» بیشتر آشنا شویم میتوانیم عملیات بازاریابی تاثیرگذارتری طراحی کنیم.
در کتاب بازاریابی عصبی شش نکته کلیدی درباره مغز قدیم بررسی میشود:
۱. مغز قدیم با احساسات ترغیب میشود!
۲. معیار تصمیمات مغز قدیم افزایش سود و کاهش زیان است!
۳. مغز قدیم با تصاویر ارتباط برقرار میکند!
۴. مغز قدیم تحت تاثیر آغاز و پایان است.
۵. فقط موارد ملموس درک میشوند.
۶. مغز قدیم تضاد را درک میکند.
تاثیر دیگران در تصمیمات: آزمایش «اثر نظارهگر» بیان میکند که رفتار فرد وقتی میداند افرادی او را نظاره میکنند فرق میکند. در واقع نظارهگرها بر واکنش ما اثر میگذارند و اگر آنها نباشند شاید رفتار ما متفاوت باشد. اثر نظارهگر و خریدشاید این موضوع را قبول نکنیم ولی تصمیمات خرید ما به شدت تحت تاثیر دیگران است. ما هر سال در نمایشگاههای مختلف شرکت میکنیم و محصولات آموزشی در زمینه مدیریت عرضه میکنیم. گاهی در نمایشگاهها فردی به غرفه مدیرسبز مراجعه میکند و محصولی را در دست گرفته شروع به خواندن مطالب روی جعبه میکند.
چند نفر دیگر نیز دقیقا همان کار را انجام میدهند. تمام آنها در مرحله تصمیم گیری خرید هستند و درباره خرید آن محصول مردد هستند. معمولا وقتی یکی از آنها اقدام کرده و محصول را خریداری میکند این شجاعت به دیگران نیز منتقل میشود و آنها نیز همان محصول را میخرند. حالت عکس آن نیز صادق است. وقتی اولین نفر محصول را سر جایش گذاشته و به راهش ادامه میدهد، دیگران هم همین واکنش را نشان میدهند!
فهرست مطالب
مقدمه
فصل اول: ورود به مغز مشتری و برملا شدن راز
نکات کلیدی فصل اول
فصل دوم: ورود به دنیای مغز قدیم
نکات کلیدی فصل دوم
فصل سوم: مکالمه با مغز قدیم
نکات کلیدی فصل سوم
فصل چهارم: بازاریابی 5 بعدی
نکات کلیدی فصل چهارم
فصل پنجم: مدل مشتری در بازاریابی عصبی
نکات کلیدی فصل پنجم
فصل ششم: تاثیر دیگران در تصمیمات
نکات کلیدی فصل ششم
فصل هفتم: 21 ترفند بازاریابی عصبی
نکات کلیدی فصل هفتم
فهرست منابع
منبع:https://www.ketabrah.ir