ارتقای کارکنان مشغولبهکار در سازمان موجب میشود بیشتر تلاش کنند و این روش به بعضی کارکنان انگیزه بیشتری برای کارکردن میدهد. در این شکی نیست. ولی هرگز نباید نیروی موردنیاز خود را صرفا از درون سازمان جذب کنید، زیرا گاهی مجموعهمهارتهای لازم در پایگاه کارکنان موجود، وجود ندارد.
برای مثال رستورانی را در نظر بگیرید که متصدیانِ قسمت نوشیدنیها را صرفا از میان کارکنان رستوران استخدام میکند. اگر پیشخدمتی با تلاش و پشتکار، تواناییهای خود را ثابت کند، میتواند به متصدی قسمت نوشیدنیها ارتقا پیدا کند. البته پیشخدمتها و متصدیان قسمت نوشیدنیها یکسان نیستند و مهارتهای آنها قابلانتقال نیست. همچنین همهی پیشخدمتها توانایی درک نکات ظریفِ کارکردن در قسمت نوشیدنیها را ندارند، آنهم در رستورانی شلوغ. بنابراین طبیعی است که متصدیان قسمت نوشیدنیها در این رستواران معمولا مهارت کافی نداشته باشند و برای کارکردن در این موقعیت به اندازهی کافی آماده نباشند. آنها از دانش کافی درمورد ترکیبکردن نوشیدنیها برخوردار نیستند، نمیتوانند نوشیدنیها را بهسرعت آماده کنند و از ریتم و سرعت مناسب برای مدیریت قسمت نوشیدنیها در زمانهای شلوغ نیز برخوردار نیستند. درواقع با واگذارکردن مسئولیتهای سنگینتری که از عهدهی این افراد خارج است، آنها را به درون آتش پرتاب کردهاید و آنها مجبورند با آزمون و خطا برای بقای خود تلاش کنند: یا در میان شعلههای آتش پایین بروند و درنهایت کار خود را رها کنند، یا اینکه اخراج شوند.
صاحبان این رستوران درنهایت کسب و کار خود را از دست خواهند داد، زیرا اصرار دارند بهجای استخدام متصدیانی حرفهای از خارج از رستوران، پیشخدمتهای رستوران را ارتقا دهند و آنها را به متصدیانی بیکفایت و ناشایسته تبدیل کنند. وقتی رستوران شلوغی را اداره میکنید، بهکارگیری نیروی کارِ خوب، عنصری ضروری برای درست پیشرفتن کارهاست.
۶. کسب و کار خوب یعنی هماهنگی و ثبات داشته باشید
هماهنگی کلید اصلی داشتن کسب و کاری خوب است. حتی اگر هیچیک از موارد دیگر را رعایت نمیکنید، حتما باید هماهنگی و ثبات داشته باشید. هماهنگی همان نکتهای است که فرنچایزها براساس آن کار میکنند. برای نمونه، مکدونالد پیشگام و تجسم عینی هماهنگی و ثبات است. وقتی به یکی از شعبههای مکدونالد در هرجای دنیا وارد شوید، دقیقا میدانید اگر همبرگر کوارتر پاوندر (quarter pounder) سفارش دهید، چه چیزی دریافت میکنید؛ همهی ویژگیها را میدانید: از مواد تشکیلدهنده گرفته تا حجم غذا و همچنین چاشنیها و مخلفات آن.
در مقابل، رستوران تازهکاری را در نظر بگیرید که صاحبان آن تصور میکنند رستورانشان بسیار رؤیایی و فانتزی است. سرآشپزِ رستوران نیز همیشه در نحوهی ارائه و مواد تشکیلدهندهی غذاهای اصلی رستوران تغییراتی میدهد و فکر میکند با این کار میتواند غذاهای متنوعی عرضه کند که کیفیت آنها هر روز بهتر میشود. ولی مثلا وقتی در این رستوران ماهی قزلآلا سفارش میدهید، هرگز نمیدانید غذای شما چقدر ادویه دارد، چه چیزهایی همراه آن سِرو میشود و غذا چگونه درست شده است. با ناهماهنگی و بیثباتی نمیتوانید مشتریان وفاداری داشته باشید که دوباره به شما مراجعه کنند؛ برای رسیدن به این هدف باید مطمئن و باثبات باشید.
باثباتبودن، حرفهایگری، برنامهریزی مناسب برای استراتژیها و همکاری با کارشناسان و استفاده از نظرات آنها رمزِ داشتن کسب و کاری درجهیک و موفق است. نباید چرخ را ازنو اختراع کنید و باخود بگویید کسب و کار من با دیگران متفاوت است و مجبور نیستم از این قوانین پیروی کنم. کارایی چرخ پیشازاین ثابت شده و متأسفانه باید بگویم کسب و کار شما تفاوت چندانی با کسب و کارهای دیگر ندارد. اگر بهخوبی از پس مدیریت کسب و کارتان بربیایید، کارتان رونق خواهد گرفت. همین و بس.
برگرفته از:سایت چطور دات کام