توانایی ایجاد علاقه مربوط به تأثیری است که شما بر روی دیگران میگذارید. جورجس و گوئنزی دریافتند که ایجاد علاقه در مشتری در اولین مراحل ارتباط با مشتری میتواند منجر به اعتمادسازی گردد. اما اگر با دیگر عاملهای کلیدی مثبت دیگر همراه نشود نمیتواند تأثیر لازم را بر رابطهی طولانی مدتان داشته باشد. در ابتدا، بیاموزید که در برخورد اول تأثیرگذار باشید. در چشم طرف مقابل نگاه کنید، به گرمی دست او را بفشارید و لباس رسمی و مرتب بپوشید. با دقت به آنچه که میخواهد به شما بگوید گوش فرا دهید. به خواستهها و نیازهای او علاقه نشان دهید. مثلاً اگر محصول مورد نظر او را ندارید، ناراحتی خود را از اینکه نتوانستید به او کمک کنید ابراز کنید و اگر محصولی دارید که کاملاً نیاز او را پوشش میدهد، اشتیاق و شادی خود را ابراز کنید و همیشه مؤدب و فروتن باشید حتی اگر طرف مقابل اینگونه نباشد.
همچنین میتوانید با معرفی بیشتر خود و صحبت کردن در مورد علایق و تجربیاتتان رابطهتان را شخصی تر کنید و با تکیه بر هوش عاطفی و دید مثبتتان در طرف مقابل ایجاد علاقه کنید. سعی کنید کاری کنید که دیگران از بودن در کنار شما احساس خوبی داشته باشند. با ستایش صادقانهی طرف مقابل و قدر دانی از او صمیمیت خود را نشان داده و دانش و تخصص خود را در اختیار او قرار دهید.
[اجتناب از] توجه به گرایش فروش
فاکتور توجه به گرایش فروش یک عامل منفی در ایجاد اعتماد به شمار میرود و در تضاد با عامل توجه به گرایش مشتری است. جورجس و گوئنزی دریافتند که فروشندگانی که گرایش به فروش دارند، تا ۸۸ درصد در ایجاد ارتباط همراه با اعتماد با مشتریانشان ناموفقند. افرادی که گرایش به فروش دارند بیش از اینکه به برآورده کردن نیازها و خواستههای مشتریانشان علاقهمند باشند، صرفاً به دنبال فروش محصولاتشان هستند. لذا ممکن است که محصولات و خدماتشان را با جزئیات درست و دقیق و صادقانه به مشتری معرفی نکنند و از طریق حقهبازی و فشار آوردن به مشتری بخواهند محصول خود را به او بفروشند. اگر به دنبال اعتماد و وفاداری مشتریانتان هستید بهتر است از رفتارهای اینچنینی اجتناب کنید و به جای آن به گرایش مشتری، توجه بیشتری داشته باشید.
برگرفته از : سایت چطور دات کام
دیدگاهتان را بنویسید