این کتاب در پی پاسخ به این پرسش است: «حقوق عمومی چیست؟» کتاب بر این ادعاست که تنها هنگامی میتوان پاسخی مناسب به آن پرسش داد که حقوق عمومی را رشتهای خودبسنده یا مستقل دانست؛ رشتهای با روشها و اهداف خاص خود. مارتین لاگلین با شناسایی و تمیزِ مبانی مفهومی حقوق عمومی از ادعای پیشگفته دفاع میکند. این مبانی عبارتاند از: «حکمرانی»، «سیاست»، «نمایندگی»، «حاکمیت»، «قدرت مؤسّس» و «حق». وی با شرح و بسط این عناصر بنیادینِ حقوق عمومی، در تلاش است تا نهتنها روش این رشته را به نمایش بگذارد، بلکه نظریهای نو نیز در این خصوص ارائه دهد.
عمر حقوق عمومی تقریباً برابر با عمر اقتدار مرکزی در جامعه انسانی است. از یک سو، قانون چه به معنای ماقبل مدرن و چه به معنای مدرن، بدون وجود یک اقتدار مرکزیِ واحد و بلارقیب نمی تواند به وجود آید و به حیات خود ادامه دهد و از دیگر سو، بخشی مهم از قانون، برای تاسیس و تمشیت امور همان اقتدار مرکزی است. این بخش مهم از قانون، حقوق عمومی نامیده می شود. بنابراین، در هر جامعه انسانی، مجموعه ای از قواعد و مقررات می توان یافت که بر شکل گیری، سازوکار و کارکرد قدرت مرکزی در آن جامعه حاکم است.
نیاز به بیان نیست که هیچ انجمن، اجتماع و جامعه ای انسانی وجود ندارد که بتواند بدون فعالیت مدیریتی و هدایتگر به حیات خود ادامه دهد. نهاد مزبور ــ شخص حقیقی یا حقوقی ــ بدون به کارگیری مجموعه ای از قواعد و مقررات عام قادر به تنظیم و هدایت اجتماع تحت اداره خود نیست. در این میان، اقتدار مرکزی در نوعی خاص از اجتماعات انسانی ــ یعنی « جامعه سیاسی » که از سرزمین، جمعیت و اقتدار مرکزی تشکیل می شود ( ۱) از جایگاهی خاص برخوردار است. ( ۲) نهاد حامل یا اِعمال کننده آن اقتدار، حکومت ( ۳) نامیده می شود. ( ۴) اقتدار مرکزی یا قدرت سیاسی در حقیقت بیانگر و نمایانگر
نیاز به بیان نیست که هیچ انجمن، اجتماع و جامعه ای انسانی وجود ندارد که بتواند بدون فعالیت مدیریتی و هدایتگر به حیات خود ادامه دهد. نهاد مزبور ــ شخص حقیقی یا حقوقی ــ بدون به کارگیری مجموعه ای از قواعد و مقررات عام قادر به تنظیم و هدایت اجتماع تحت اداره خود نیست. در این میان، اقتدار مرکزی در نوعی خاص از اجتماعات انسانی ــ یعنی « جامعه سیاسی » که از سرزمین، جمعیت و اقتدار مرکزی تشکیل می شود ( ۱) از جایگاهی خاص برخوردار است. ( ۲) نهاد حامل یا اِعمال کننده آن اقتدار، حکومت ( ۳) نامیده می شود. ( ۴) اقتدار مرکزی یا قدرت سیاسی در حقیقت بیانگر و نمایانگر
منبع : https://fidibo.com/