۱. تأمین بودجه برای یک شرکت جدید
بودجهی اولیهی کسبوکارهای جدید معمولا با قرضگرفتن تأمین میشود. بیایید فرض کنیم که شما قرار است شرکتی راهاندازی کنید و از اتاق خوابگاهتان ادارهاش کنید. ایدهی اولیهی راهاندازی این کسبوکار زمانی به ذهنتان رسید که داشتید در انبوهی از رختچرکهایتان بهدنبال لباس نسبتا تمیزتری میگشتید تا مجبور نباشید آن را درون ماشین لباسشویی بیندازید. با خود فکر کردید: «خیلی عالی میشد اگر یک سیستم ساده خدمات لباسشویی در خوابگاه بود که میآمد و لباسهای کثیفم را میگرفت و آنها را شستهشده و تا کرده به من برمیگرداند.» از آنجاکه مثل اغلب آدمها، در زندگی دانشجوییتان آه در بساط نداشتید، برای راهاندازی کسبوکاری پولساز بهشدت انگیزهمند بودید. بنابراین خدمات خشکشویی ظاهرا گزینهی مناسبی به نظر میرسید.
۲. برنامهریزی مالی
چون نمیخواستید کسبوکارتان آنقدر کوچک باشد که زیر ذرهبین همکلاسیها و مشتریان احتمالیتان قرار بگیرد، میدانستید که باید برای شروع کار بودجهای تأمین کنید. خب بودجهی موردنیاز شما چقدر است؟ مدیر مالی برای پاسخ به این سؤال، یک برنامهریزی مالی انجام میدهد – این برنامه سندی است که دو کارکرد دارد:
محاسبهی میزان سرمایه یا بودجهای که یک شرکت برای دورهای مشخص نیاز دارد؛
شرح جزئیات استراتژی جذب سرمایه.