معرفی کتاب:
کتاب استراتژی سرمایه گذاری در بازار مسکن ایران دومین کتابی است که از مرحوم مغفور هادی کوزهچی منتشر شد. مرحوم کوزهچی دانش آموخته رشته مدیریت اجرایی بود و با ذکاوت خود دریافت که هیچ کس در کشور به طور سیستماتیک روی سرمایه گذاری در بخش مسکن فعالیت نمیکند. لذا آستین همت را بالا زد و ابتدا جزوهای را از طریق انتشارات آریانا منتشر کرد که با استقبال گسترده روبرو شد. ایشان این استقبال را نشانه هدفگیری درست خود قلمداد کرد و به ارائه کارگاههای مختلف در اقصا نقاط کشور پیرامون بازار مسکن همت گماشت و به شرکتهای مختلف مشاورههای خود را عرضه کرد. به تدریج بر پختگی خود وی افزوده شد و حاصل این امر آن بود که ویرایش دوم آن جزوه به شکلی بسیار بهتر و به روزتر و غنیتر به شکل کتاب استراتژی سرمایهگذاری در بازار مسکن توسط انتشارات دنیای اقتصاد منتشر شد.
چارچوبی که مرحوم کوزهچی در این کتاب مورد استفاده قرار داده چارچوب دورههای رکود و رونق در بازار مسکن است. وی با استفاده از ارقام و آمار نشان داده که در طی سالهای گذشته بخش مسکن پیوسته دورههای رونق و رکود را از سر گذرانده است. لذا در فصل دوم و فصل پنجم کتاب این دورهها را به تفصیل تشریح میکند. متناسب با این تعریف تلاش میکند استراتژیهای موفق و ناموفق بر حسب زمان ورود و خروج در دورههای رکود و رونق را شناسایی کند. در فصل چهارم و ششم تلاش میکند عوامل اقتصاد کلان موثر بر رفتار نوسانی بخش مسکن را شناسایی کرده و از این شناسایی برای پیشبینی روند بخش مسکن در سال 1393 و 1394 استفاده کند. با توجه به ابعاد و اهمیت مسکن مهر یک فصل نیز به این موضوع اختصاص یافته است. در نهایت فصل هشتم آخرین وضعیت بازار مسکن را مرور کرده و فصل سیزدهم پیشبینیهای نویسنده از بازار مسکن در سال 1393 و 1394 را عرضه میکند.
در حسن کتاب همین بس که اولین کتابی است که به شکل نسبتا جامع و در عین حال ساده و همه فهم به موضوع بخش مسکن پرداخت است و به همین دلیل مورد استقبال قرار گرفت. امر دیگری که بر مزیت این کتاب میافزاید صحت پیشبینی آن برای سال 1393 است. شاید در کشور ما کمتر محققی حاضر شود که پیشبینی خود را مکتوب کند چه رسد که آن را به شکل کتاب در معرض داوری همگان قرار دهد.
اگر بخواهیم نقدی به کتاب هم عرضه کنیم باید به این نکته اشاره کرد که مرحوم کوزهچی دانشآموخته رشته مدیریت اجرایی بود نه اقتصاد مسکن. دانشآموختگان مدیریت اجرایی تمایل چندانی ندارند تا خیلی به عمق مباحث وارد شوند و بیشتر جوانب کاربردی را ترجیح میدهند و صرفا آنقدر اطلاعات جمعآوری میکنند که برای مقاصد عملی کاربرد داشته باشد. از این زاویه میتوان گفت که میتوان با چارچوب تحلیلی وی موافق نبود و بر برخی استراتژیها و مدلهای تحلیلی موجود در کتاب نقدهایی وارد کرد. کتاب از همه اطلاعات موجود و در دسترس از بازار مسکن به خوبی استفاده نکرده است و از حداقل اطلاعات برای تحکیم مدعای خود بهره برده است.
میتوان حدس زد که اگر مرحوم کوزهچی زنده بود احتمالا ویرایش بعدی تغییراتی مییافت کمااینکه این کتاب نیز به نسبت به جزوه قبلی بهبود قابل توجهی یافته است. افسوس و صد افسوس که وی در میان ما نیست و این باری است که دیگر دانشآموختگان کشور باید قبول کنند و بر دوش گیرند.
در نهایت به همه کسانی که قصد دارند به شکل جدی در عرصه مسکن سرمایهگذاری کنند و تحولات آن را دنبال میکنند خاطرنشان میشود که این کتاب تنها کتاب موجود برای شروع تفکر سیستماتیک در مورد این بخش است. در عین حال باید هشدار داد که نباید روی تحلیلهای موجود در آن دگم شد اما پیشبینیهای آن برای سال 1394 نیز کماکان قابل اتکا است.