انحلال شرکت به صورت داوطلبانه، بدون دخالت دادگاه یا بدون ورود به روند ورشکستگی، طبیعیترین و کمهزینهترین شیوهی خاتمه دادن به حیات شرکتهای سهامی است. تنها
مدت شرکت یکی از عناصر اساسی تشکیل شرکت به حساب میآید، به نحوی که اظهارنامهی تشکیل شرکت، اساسنامه و طرح اعلامیهی پذیره نویسی در مورد شرکت سهامی عام به عنوان
انجام شدن یا غیر ممکن بودن موضوع شرکت از جهات انحلال شرکت بهشمار میرود. چنانچه موضوع فعالیت شرکت، مورد خاصی بوده و محقق شده باشد، مثلا اگر موضوع شرکت احداث سد در
مادهی ۱۹۹ لایحهی اصلاحی قانون تجارت ۱۳۴۷، شیوههای انحلال شرکت را در پنج سرفصل بیان کرده است. با اینحال بطلان شرکت بهعنوان دلیلی برای انحلال، در این ماده و
پایان حیات شرکت سهامی شرکتهای تجاری، از جمله شرکت سهامی همانند هرشخص حقوقی دیگر به دلایل مختلفی به پایان عمر و فعالیت خود میرسند، پایان حیات شخصیت حقوقی با
شرکتهای تضامنی همانند هر شخصیت حقوقی دیگری تحت شرایطی ممکن است منحل و به سرانجام کار خود برسد. علل و شیوهی تصفیه و آثار انحلال در این شرکتها با توجه به مقررات
شرکت با مسئولیت محدود ممکن است همانند هر شرکت تجاری دیگری به علل مختلفی به پایان فعالیت خود برسد. جهات انحلال این شرکت، در مقایسه با شرکت سهامی، اندکی متفاوت است و در
پس از پایان کار تصفیه و پرداخت دیون و انجام تعهدات شرکت، باقی ماندهی دارایی ابتدا به بازپرداخت مبلغ اسمی سهام به سهامداران اختصاص مییابد و اگر مالی باقی بماند،
اگرچه مادهی ۲۱۰ لایحهی اصلاحی قانون تجارت مصادیقی را تحت عنوان انحلال به حکم دادگاه بیان کرده، با این حال میتوان موارد دیگری را یافت که در آنها نیز انحلال شرکت
همانگونه که پیشتر گفته شد، ورشکستگی، نظام حقوقی ویژهی خود را دارد و به عنوان یکی از رشتههای حقوق دستهبندی میشود. قابل ذکر است که لایحهی اصلاحی قانون