«اصلا سر از کار این دنیا در نمی‌آورم! هیچ چیزی به اندازه‌ی فقر سخت نیست، اما هیچ چیزی هم بدتر از جستجوی ثروت تقبیح نمی‌شود!»

– شخصیت «اسکروج»، داستان سرود کریسمس

علیرغم چیزی که پیش خودتان گمان می‌کنید، ابنیزیر اسکروجِ خسیس و سنگدل که مورد آزار چند روح قلدر هم قرار گرفت، از قضا محبوب‌تر از سایر شخصیت‌های داستان‌های چارلز دیکنز نظیر «مادام هاویشامِ» خُل و چل و آن مرتیکه‌ی دزد عوضی «فاگین» و نوچه‌ی قالتاقش «آرتفول داجر» و آقای «بامبلِ» بَبوگلابی و بقیه است، بفرمایید از خودم نمی‌گویم: اینجا نوشته است.

اما برسیم به قضایای کارآفرینی. شاید اوایلش کمی وسوشه شوید که سودتان را خرج کنید، این طبیعی است. اما شما نکنید. هر چِندرغازی که در می‏‌آورید را دوباره داخل کار بیندازید. از سودتان برای فراهم کردن زیرساخت کسب‌وکارتان استفاده کنید (برای چیزهایی که می‌خواهید نه، برای چیزهایی که لازم دارید). مثلا بروید و با سودتان تدارکات و ابزارِ کاری که قبلا اجاره‌ می‌کردید را بخرید. خرج تبلیغات کارتان کنید یا پس‌انداز کنید تا در مواقعی که درآمدتان فروکش می‌کند، قایق‌تان به گِل ننشیند.

به سود، به چشم درآمد نگاه نکنید؛ به چشم وسیله‌ای نگاه کنید که می‌تواند کسب‌وکار را گسترش بدهد.

۶. شغل ثابت خود را بیشتر از آن زمانی که فکر می‏‌کنید بس است، نگه دارید

سخت‌ترین و گول‌زننده‌ترین بخش کار آن جایی است که باید تصمیم بگیرید چه موقع می‌خواهید کار ثابت‌تان را ول کنید و ۲۴ ساعته به کسب‌وکار خودتان بچسبید.

بدترین زمانی که می‌توانید برای تصمیم‌گیری پیدا کنید، وقتی است که دیگر خسته شده‌اید، استرس دارید، حال‌تان از کار ثابت و رئیس‌تان بهم می‌خورد و می‌خواهید زندگی‌تان را از دست اینها پس بگیرید. اما دست نگه دارید! به این زودی شغل ثابت‌تان را ول نکنید. هر وقت شک داشتید، تصمیم نگیرید. همیشه روی اعداد تمرکز کنید، نه روی احساسات. وضعیت مالی – هم شخصی و هم مربوط به کسب‌وکار – تکلیف شما را مشخص خواهد کرد که در چه زمانی عطای کار ثابت را به لقایش ببخشید.

برگرفته از: سایت چطور دات کام

 

کلمات کليدي :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *