معرفی کتاب

کتاب راه‌اندازی کسب و کار، راهنمای کاربردی و بومی برای شروع کسب‌وکار و مدیریت آن.

بیل گیتس، مؤسس مایکروسافت و ثروتمندترین مرد دنیا می‌گوید: اگر فقیر به دنیا بیایید، شما مقصر نیستید ولی اگر فقیر از دنیا بروید؛ خودتان مقصرید. همیشه شروع هر کاری سخت است. ولی فقط کافی است که شروع کنید، اراده کنید، تلاش کنید. اول کار که قرار نیست شما به یک فرد موفق تبدیل شوید و درآمد زیادی داشته باشید. باید این را در نظر گرفت که نمی‌شود ره صدساله را یک شبه رفت، ولی به صورت اصولی، همراه با تلاش و پشتکار و صبور بودن می‌توان این مسیر را خیلی کوتاه کرد. مایکل جردن، اسطوره بسکتبال می‌گوید: شروع کنید، تصمیم بگیرید، هر روز، هر ساعت، هر ثانیه به تصمیم‌تان عمل کنید؛ مهم نیست شکست بخورید، اراده‌تان را تقویت کرده‌اید. اگر تا حالا کسب‌ و کاری نداشتید، اگر از راه‌اندازی کسب‌وکار می‌ترسید، اگر فکر می‌کنید راه‌اندازی یک کسب‌وکار کار هرکسی نیست، این کتاب را تا انتها بخوانید. اگر تمرین‌های این کتاب را انجام دهید، شما هم می‌توانید یک کسب‌وکار برای خود راه‌اندازی کنید و مدیر آن باشید. ما می‌توانیم در هر زمانی خودمان را تغییر دهیم، فقط کافی است که بخواهیم و راهش را بدانیم و بر اساس دانسته‌هایمان اقدام کنیم. چرا اکثرمان ثروتمند نمی‌شویم؟ برخی از جواب‌هایی که به ذهنتان می‌رسد این است که: بابای پولدار ندارم. شانس ندارم. پارتی ندارم. در این شرایط اقتصادی و در این مملکت مگه می‌شه کار کرد؟

شاید شرایط اقتصادی مطلوب ما نباشد، اما در همین شرایط اقتصادی هم اگر نگاهی به اطرافمان بیاندازیم، افراد موفق و ثروتمندی که از راه قانونی ثروتی را به دست آورده‌اند، می‌بینیم. این افراد چه کار کرده‌اند؟ آیا یک شبه پولدار شده‌اند؟ اگر به زندگی‌نامه افرادی که در کسب‌وکارهایشان بسیار موفق شده‌اند، نگاه کنید، متوجه می‌شوید، همگی در ابتدا با تلاش و پشتکار و دانستن برخی از اصول راه‌اندازی کسب‌وکار توانسته‌اند به‌این موفقیت برسند. تفاوت عمده انسان‌های موفق و ناموفق در این است که انسان‌های موفق کارهایی را می‌کنند که انسان‌های ناموفق حاضر نیستند آن‌ها را انجام دهند. این افراد موفق، مشکل را قبول کرده‌اند و آن را به گردن دیگران نمی‌اندازند. این افراد مسئولیت زندگیشان را صددرصد می‌پذیرند و بر این اساس، صورت مسأله را پاک نمی‌کنند و منتظر این‌که کسی بیاید و این شرایط را عوض کند نمی‌مانند، بلکه با خود فکر می‌کنند با توجه به‌این شرایط، چگونه تبر خود را تیز کنند و مسائل را یکی بعد از دیگری حل نمایند تا به موفقیت برسند.

 

کلمات کليدي :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *