این گروه به درستی خصوصیات استارتاپهای فناوری «سیلیکون ولی» (Silicon Valley) را شرح میدهند؛ استارتاپهایی چون فیسبوک، اوبر، کلودرا نمونههایی از این نوع گروه هستند. پایهگذاران این استارتاپها اعتقاد دارند ایدهی آنها، دنیا را تغییر خواهد داد. آنها میخواهند به سرعت ایدههای خود را اجرا کنند و برای این کار به حجم زیادی از سرمایه نیاز دارند. برخلاف کارآفرینان کسبوکارهای کوچک، در چنین کسبوکارهایی، پایهگذاران استارتاپها، صرفا به دنبال کسب درآمد برای گذران زندگی نیستند؛ آنان میخواهند شرکتی بسازند که علاوه بر ارزش بالای مادی، به شهرت جهانی دست یابد و برای سرمایهگذاران و بنیانگذارانش، سود فراوان به دنبال داشته باشد.
استارتاپهای مقیاسپذیر، نیاز دارند سرمایه را به خطر بیندازند تا بتوانند بودجهی لازم برای تحقیق در مورد مدل کسبوکار خود را تأمین کنند. آنها بهترین و موفقترین کارکنان را جذب میکنند. وقتی به سرمایهی کافی دست یابند، به خاطر تمرکزشان بر مقیاس و اندازهی تجارت خود، نیاز دارند باز هم سرمایه را به خطر بیندازند تا بتوانند سریع رشد کنند. چنین سرمایهگذاریهای پرمخاطرهای یا کاملا موفق میشوند یا شکست میخورند و مقدار زیادی سرمایه را هدر میدهند.
از ویژگیهای این استارتاپها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- پتانسیل بالای بازار هدف؛
- داشتن ایدهی نوین یا مدل جدید کسبوکار؛
- مدل کسبوکار بسیار مقیاسپذیر؛
- قابلیت عملکرد سریع برای پیش افتادن از رقبا که نیازمند تحقیق و توسعه و استعدادیابی است؛
- سرمایهی خارجی قابل توجه؛
- ساختار سرمایهای پیچیده در جریان چندین دور سرمایهپذیری؛
- ادارهی تجارت بدون کنترل مؤسسان و پایهگذاران؛
- موفقیت یا شکست بزرگ؛
- نیاز به روابط عمومی قوی و پوشش گسترده در رسانهها.