به مهارتهای عملی و دانش مورد نیاز برای تولید مؤثر کالا یا خدمات و مدیریت شرکت نیاز دارید.
تعیین هدف: آیا به طور منظم هدف تعیین میکنید، طرحی برای دستیابی به آنها تنظیم میکنید و سپس آن طرح را اجرا مینمایید؟
برنامهریزی و سازماندهی: آیا استعداد، مهارت و توانایی لازم را برای رسیدن به اهدافتان دارید؟ آیا میتوانید افراد را به صورت کارآمد و مؤثر برای دستیابی به این اهداف هماهنگ کنید؟ (در اینجا، مهارتهای مؤثر مدیریت پروژه مهم هستند، زیرا مهارتهای سازمانی پایه و اصلی هستند.) و آیا میدانید که چگونه طرح کسب و کار منسجم و سنجیده، از جمله توسعه و یادگیری از طریق پیشبینیهای مالی مناسب را گسترش دهید؟
تصمیمگیری: چقدر در تصمیمگیری مهارت دارید؟ آیا آنها را بر مبنای اطلاعات مرتبط و با سنجش عواقب احتمالی اتخاذ میکنید؟ و آیا به تصمیمات خود اطمینان دارید؟
در هنگام شروع یا راهاندازی کسبوکار، نیاز به دانش در حوزههای مختلف دارید. برای مثال:
دانش عمومی کسبوکار: آیا در مورد حوزههای اصلی عملیاتی کسبوکار (فروش، بازاریابی، امور مالی و عملیاتی) از دانش عمومی مناسبی برخوردار هستید و آیا میتوانید با درجهی مناسبی از صلاحیت در این زمینهها فعالیت کنید یا دیگران را مدیریت نمایید؟
دانش کارآفرینی: آیا میدانید کارآفرینان چگونه سرمایهی خود را افزایش میدهند؟ و آیا از مقدار تجربه و کار سختی که برای یافتن مدل کسبوکار مؤثر لازم است، آگاه هستید.
دانش خاصِ محیط بازار: آیا در مورد بازاری که میخواهید واردش شوید آگاهی دارید؟ و از فعالیتهایی که برای عرضهی محصول یا خدماتتان به بازار باید انجام دهید آگاه هستید؟
دانش تخصصی کسبوکار: آیا از فعالیتهای مورد نیاز برای موفقیت این نوع کسبوکار آگاه هستید؟ و آیا ویژگیهای کسبوکاری را که میخواهید راهاندازی کنید، میشناسید؟ (در اینجا غالبا فعالیتِ کوتاهمدت در کسبوکارهای مشابه مفید است)
میتوانید از افرادی که در پروژههای مشابه به پروژهای که در حال فکر کردن به آن هستید کار کردهاند هم بیاموزید یا یک منتور (راهنما) بیابید؛ شخص دیگری که قبل از شما این کار را انجام داده و مایل است راهنماییتان کند.
با استفاده از این اطلاعات، مهارتهای خود را در هر یک از این حوزهها ارزیابی کنید. هر چقدر بیشتر برای ایجاد مهارتهایتان کوشش کنید، احتمالا موفقتر خواهید بود.
با اینحال، بسیاری از صاحبان موفق کسبوکارها، با ریسک میانهای ندارند و ناراحتشان میکند یا با همکاران و مشتریانشان سر ناسازگاری دارند و این درحالی است که افرادی با دانش کمتری نسبت به کسبوکار، به سادگی استعدادهایی را که برای موفقیت نیاز دارند، استخدام میکنند.
هرچند ممکن است که بدون برخی از این مهارتها موفق شوید، اما هر چقدر فاقد این مهارتها باشید، احتمال مواجهه با شکست بیشتر خواهد شد.
شاید هنگام تجزیه و تحلیلتان احساس کنید که آمادهی سرمایهگذاری هستید. در مقابل شاید تصمیم بگیرید منتظر بمانید و مهارتهایتان را بیشتر توسعه دهید. شاید حتی متوجه شوید که کارآفرینی کار شما نیست.
هر انتخابی که میکنید، مطمئن شوید که درست است، چرا که راهاندازیِ کسبوکار، از عهدهی همه بر نمیآید.
chetor.com=منبع
دیدگاهتان را بنویسید