سومین مانعِ مهم در تولید تبلیغات موثر، گرایشِ فراگیرِ بسیاری (نه همه) از شرکتهای تبلیغاتی، بیتوجهی به آزمایش تبلیغات تازه و به تأخیر انداختن پیوستهی آن است. آنها از گزارشهای مربوط به کیفیت تبلیغات دل خوشی ندارند و به دیدهی تهدید به آنها مینگرند، زیرا ممکن است نتیجهی گزارش کارکنان خلاق و مبتکرشان و همچنین مشتریانشان را ناامید کند. این باعث میشود شرکت تبلیغاتی کنترل امور را از دست بدهد. این شرکتها در استدلال برای عدم نیاز به آزمایش تبلیغات بسیار خلاقانه عمل میکنند! برخی از بهانههای رایج آنها عبارتند از:
زمان نداریم. تا ۵ روز دیگر روی آنتن هستیم و باید از تست تبلیغ بگذریم؛
این تبلیغات با احساسات سروکار دارند و نمیتوان چنین موضوع لطیف و ظریفی را اندازه گرفت؛
قبلا این آگهی را در گروه کانونی آزمایش کردهایم؛
این آگهیها تصویر هستند. معیار استانداردی برای سنجش تبلیغات تصویری وجود ندارد؛
کمپین ما آنقدر قوی و باکیفیت است که لازم نیست نگران نتایج تست باشید. به هر حال ما جایی برای تغییر نداریم؛
ما با آزمایش موافقیم، ولی بهتر است سؤالهای مربوط به قصد خرید را از پرسشنامه حذف کنیم؛
دوره و زمانه عوض شده، ابزارها و حرفهای جدیدی مطرح شدهاند و استانداردهای قدیمی تست تبلیغ دیگر پاسخگو نیستند.