من تبلیغات زیادی را می‌بینم (خب، لازمه‌ی کار من این است). چیزی که متوجه شده‌ام این است که این تبلیغات، بیش از پیش، من را به یک آدم کشتی‌شکسته‌ی احساساتی تبدیل کرده‌اند. هیچ چیز مثل گریه‌‌های گاه و بیگاه در محل کار باعث نمی‌شود همکاران شما به سلامت روح و روان شما شک کنند.

از چند سال گذشته که برندها به رواج محتوای احساسی پی برده‌اند، شرکت‌ها بیش از پیش، روی تبلیغات الهام‌بخش و تکان‌دهنده، تمرکز کرده‌اند.

شرکت بیمه‌ی عمر مِت‌لایف هنگ کنگ (MetLife Hong Kong) تبلیغ دلخراشی ساخته است که در آن، دخترکی با اشتیاق، تمام خصوصیات پدرش را توصیف می‌کند که عاشق او است؛ با این حال، داستان جایی دردناک می‌شود که دخترک تمام دروغ‌های مصلحتی را که پدرش برای شادی و آرامش او می‌گوید، فاش می‌کند.

شرکت P&G‌ برای بازی‌های المپیک سُوچی (شهری در روسیه) سال ۲۰۱۴، همچنان به موضوع قدردانی از مادران و حمایت‌های بی‌قید و شرط آنها پرداخت.

 

کلمات کليدي :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *