تغییر سریع بازار، تکنولوژی، روند رکود اقتصادی، رقبا و کوتاهشدن چرخهی عمر محصول سبب شده است کار مدیر بازاریابی سخت و سختتر شود. دیگر آن زمان که هر شرکتی کالای منحصربهفردی داشت، گذشته است. حتی سری جدید محصولات اپل هم در شرایطی چالشی و رقابتی قرار دارند. بزرگترین بُرد در بازار، وقتی است که نام برند شما بهجای نام خود کالا استفاده شود، مثل تاید، کلینکس، زیراکس، اسنپ و غیره.
مدیر بازاریابی در دنیای امروزی علاوه بر اینکه به استراتژی احتیاج دارد، باید خلاق هم باشد. برای طراحی استراتژی به نیمکرهی چپ مغز و برای خلاقیت به نیمکرهی راست مغز نیاز است. بنابراین مدیر بازاریابی باید قدرت استفاده از هردو نیمکرهی مغز خود را داشته باشد و همانطور که تحلیلگر خوبی است، خلاقیت خوبی هم داشته باشد.
او باید از طریق دادهها و گزارشهای مستحکم، مدیریت را راضی کند تا استراتژیاش را بپذیرد. مدیر بازاریابی باید رؤیاپرداز باشد و برای نوآوری، انگیزه داشته باشد. او باید قبل از هر کمپین یا رونمایی و معرفی محصول از خودش بپرسد آیا این اقدام به جایگاه برند شرکت کمک میکند؟ آیا این اقدام به ارزش فعالیتهای شرکت اضافه میکند؟
مدیر بازاریابی موفق، نگاه بلندمدتی دارد و خود را با اهداف کوتاهمدت دلخوش نمیکند. نیروهای فروش فقط به فکر تغییر رقم فروش هستند و به اقدامهایی مثل حراج، پروموشنهای کوتاهمدت یا رونمایی از محصولات کمارزش دست میزنند که تصویر برند را در بلندمدت خراب میکند.
سادگی، یکی از مهمترین فاکتورها برای ارتباطات بازاریابی است. هر برند، تنها چند ثانیه از وقت مخاطبان را در اختیار دارد تا اثر خوبی روی آنها بگذارد. بنابراین خیلی مهم است که در این چند ثانیه، مزیت نسبی کالا، روش استفاده، محل خرید و … عنوان شوند.
یک مدیر بازاریابی موفق حس زیباییشناسی بالایی دارد و به تیم طراحی کمک میکند تا بسته بندی محصولات، طراحی لوگو و کمپینهای تبلیغاتی را بهدرستی انجام بدهند. آنها همچنین باید بلد باشند بین هزینههای فعالیتهای تبلیغاتی تعادل ایجاد کنند تا نرخ بازگشت سرمایه از این فعالیتها بالا و بالاتر رود.
برخلاف مدیران بازاریابی گذشته، مدیر بازاریابی امروزی باید با تکنولوژی، رویدادهای جدید، رسانههای اجتماعی و محیط فرهنگی همگام باشد. او باید بداند چه ارزشها و انگیزههایی روی رفتار مصرفکننده اثر میگذارند. او علاوه بر دید ملی، باید دید بینالمللی هم داشته باشد، زیرا ممکن است رقیب بعدی، نه یک رقیب داخلی، بلکه رقیبی خارجی و ارزانتر مثل کالای چینی باشد.
هماکنون رقیب اصلی شرکتهای داروسازی، شرکتهای اینترنتی هستند که محصولات را با قیمت ارزانتری ارائه میدهند. مدیر بازاریابی امروزی باید با فرصتها و تهدیدهای زیادی دستوپنجه نرم کند. مثلا دغدغههایی که بهوسیلهی فضای اجتماعی، فروش آنلاین، دادهکاوی ساده، کسبوکارهای جهانی و تکنولوژی موبایل بهوجود آمده است. او باید قادر باشد حتی در این محیط جدید و چالشی هم کالای خود را بهخوبی ارائه بدهد.
شرکت «پروکتر اند گمبل»، بخش بازاریابی خود را به مدیریت برند تغییر داده است. اینگونه هر مدیری مسئولیت طراحی استراتژی، برنامهریزی و اجرای یک برند بهخصوص را عهدهدار است. در ایران هم این اتفاق زیاد میافتد اما متأسفانه تفاوت مدیر بازاریابی و مدیر برند در ایران خیلی شفاف نیست.
دیدگاهتان را بنویسید