بخش زیادی از عمر ما صرف برقراری ارتباط با دیگران میشود، جالب تر اینکه بخش زیادی از این برقراری ارتباط هم صرف شنیدن میشود، اما در حقیقت خیلی از این کلمات و جملات را واقعا نمیشنویم! شاید این سؤال پیش بیاید که آیا شنیدن هم نیاز به یادگیری دارد؟ شنیدن عملی غیرارادی است، یعنی شما خواه یا ناخواه صداهای اطراف خود را میشنوید، اما گوش دادن همدلانه امری ارادی است که نیاز به یادگیری دارد. در گوش دادن همدلانه و مؤثر، روی معانی کلامی که میشنویم تمرکز میکنیم.همچنین علاوهبر درک منطق و معنی صحبتهای طرف مقابل، به حالات روحی، احساسات، تجربیات قبلی، شخصیت، زبان بدن، لحن صدا، مکثها و تأکیدهای کلامی، حالات بدن و چهره و در یک کلام به هر جنبهای از طرف مقابل که در ارسال پیام و برداشت ما از این پیام مؤثر است توجه میکنیم. درواقع هنگام شنیدن، فقط گوشهای ما فعال است، اما در گوش دادن همدلانه با چشم و قلب و سایر حواس خود، ابعاد مختلف پیام مخاطب را ادراک میکنیم. بهعنوان یک فروشنده یا هر فردی که بهدنبال تأثیرگذاری است، باید بهجای شنیدن غیرارادی، تمرین کنیم تا ارتباط موثر و فعالانهای با مشتری خود برقرار کنیم.
وقتی شما تمام توجهتان را به مخاطب میدهید، جنبههای مختلف پیام او را درک میکنید، پاسخهای مناسبی میدهید و مخاطب هم این توجه شما را درک میکند؛ در نتیجه یک فرایند گوش دادن همدلانه شکل گرفته است. یادگیری و اجرای گوش دادن همدلانه منافع بسیار زیادی دارد که برخی از آنها عبارتاند از:
ایجاد روابط عمیق بینِ فردی؛
حس همدلی؛
محبوبیت بین دیگران و جذابیت رفتاری؛
یادگیری بهتر؛
تصمیم گیری صحیح؛
افزایش اعتماد به نفس.
دیدگاهتان را بنویسید