هوش بازار براساس دادههای بیرونی، بهطور معمول با بررسی منابع اطلاعاتی ثانویه به دست میآید، که معمولا از طریق تحقیقات ثانویه و انجام فرایند بررسی پیوسته یا شبهپیوسته انجام میشود. اغلب، این کار به معنی منبعیابی و تحلیل دادههای منتشرشده بهمنظور ساخت تصویری از بازار و پاسخ به پرسشهای تجاری خاص است. برای مثال پتانسیل بازار چقدر است، برنامهی احتمالی آیندهی رقبا چه خواهد بود، مشتریها چه قیمتهایی پرداخت خواهند کرد، بهترین راه برای ورود به بازار چیست؟
نکتهی کلیدی برای موفقیت در تحقیقات ثانویه، برخورداری از توانایی دنبال کردن منابع اطلاعاتی و تحلیلگر ماهری است که بتواند نه تنها دادهها، بلکه داستان پشت دادهها را نیز بخواند. برای مثال تشخیص بدهد که رقبای شما چه کسانی هستند و جایگاه آنها را در بازار، در مقایسه با جایگاه شما تحلیل کند و نقاط ضعف و قوت و نشانههای توسعهی جدید را پیدا کند یا کانالهای شرکای بالقوه یا مکانهای جدید را برای تأسیس دفتر تشخیص بدهد. متخصصان هوش بازار میتوانند چیزهایی را که به چشم دیده نمیشوند و در دادهها به آنها توجه نشده است پیدا کنند. آنها همچنین مهارت خوبی در استفاده از دادههای جزئی، مانند گزارشهای مالی دارند تا عملکرد کلی را ارزیابی کنند. برای مثال آیا افزایش درآمد بهخاطر رشد قیمتها بوده است یا افزایش میزان فروش.
دیدگاهتان را بنویسید