خلاصه کتاب؛ بازی های استراتژیک بازاریابی


بشر در جستجوی آرامش و آسایش است، بی خبر از این که برای چالش آفریده شده است.
مدیران امروز بیش از هر زمانی فشار رقابت های فشرده و بی امان را بر گرده ی سازمان هایش احساس می کنند و هر بار که زیر سنگینی این بار کمر خم کرده اند، شاید زبان به شکوه گشوده اند و یا حتا در نهان قلبشان آرزوی حذف رقبا را کرده اند.
بیش تر ما فکر می کنیم آنچه در زندگی نیاز داریم آرامش است و در تلاش برای رسیدن به آن، روز را به شب می رسانیم و در آرزوی رسیدنش شب را به روز. پیمودن این دور باطل از این روست که گاه فراموش می کنیم ما مخلوقاتی هستیم که در چالش های زندگی توان می یابیم و با درگیر شدن در درگیری ها به کامیابی می رسیم. و به گفته ای اقبال:
ما زنده از آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست
انسان در کشاکش سختی ها مبارزه می کند، می آموزد، رشد می کند و ساخته می شود.
صحنه رقابت های امروزی اگر چه سخت و گاه کمرشکن است ولی پهنه ی زیبای هماوردطلبی ذهن های هوشمند، توانمند و آفریننده است. رقابت در روزگار ما در پهنه ی جهانی پیچیده، پر چالش و پیل افکن است ولی از دیگر رو صحنه بازی هایی دیدنی و آموزنده است از به میدان آمدن اندیشه ی انسان هایی که به دانش گسترده تر و تکنولوژی پیشرفته تر مجهزند.
البته رقابت وقتی زیباست که رقبا به رعایت اخلاق حرفه ای پایبند بوده و از اصول “رقابت شرافتمندانه” پیروی کنند. و در این میان مدیرانی که به نگرش “برد-برد” در رقابت باور دارند پیروزی را پیوسته می دانند. چرا که در رقابتی که بر اندیشه “برد-باخت” استوار است: یا من می برم، تو می بازی و یا تو می بری، من می بازم؛ و در هر دو حالت، هر کدام از ما فقط یک بار می بریم. ولی در رقابت برد-برد، هر دو می بریم و در نتیجه هر دو بارها خواهیم برد.
کتاب “بازی های استراتژیک بازاریابی” نوشته ی جان زاگولا و ریچارد تانگ است که خود مدیران ارشد بازاریابی پیشین مایکروسافت، یکی از موفق ترین و در عین حال پر رقیبت ترین سازمان های اقتصادی امروز می باشند. پیام اصلی این بازاریابان کار کشته به خوانندگان کتاب چنین است: “در میدان رقابت با پنج نوع استراتژی می توانید در مقابل رقبا بازی کنید”.
در این کتاب نویسندگان تلاش کرده اند تا پیچیدگی های رقابت سنگین و رویارویی های اقتصادی امروز را فرموله کرده و در قالب پنج استراتژی روشن و ساده برای خوانندگان تشریح کنند. نویسندگان این پنج استراتژی را این چنین نام گذاری کرده اند: “استراتژی قدرت جنگ”، “استراتژی سکوی اول”، “استراتژی حرکت آرام و پنهان”، “استراتژی دو سر طیف”. کتاب در قالب فصل های چهارده گانه خود به تعریف هر یک از این استراتژی های یاد شده می پردازد و بازیگران اصلی هر استراتژی را معرفی می کنند.
خواندن این کتاب به همه مدیران و به ویژه مدیران بازاریابی که در بازارهای رقابتی امروز آرام نمی شنینند و پویایی را پیشه می کنند، پیشنهاد می شود؛ به آنانی که بر این باورند که: “زندگی یک مسابقه نیست بلکه یک تلاش جمعی است”. امید است که با رهنمودهای این کتاب، تلاش این مدیران و رقابت بر پایه ی “برد-برد” شان با رقیبان، بتواند به برد پیوسته کورمان در میدان های توسعه بینجامد.

 

فرازهایی از کتاب
خبر خوب این که برای موفقیت در بازار، فقط و فقط پنج استراتژی وجود دارد.
رقابت جنگلی است که شما نمی خواهید با عبور از این جنگل، طعمه ی شیر شوید.
مربیانی که می توانند استراتژی ها را روی تخته سیاه به نتیجه برسانند فراوان هستند. ولی کسانی موفق خواهند بود که بتوانند در درون بازیگران و انگیزه های آن ها رسوخ کنند.
اگر رقبای شما از استراتژی سکوی اول استفاده می کنند، در واقع شما را به اجرای استراتژیک چراغ خاموش دعوت می کنند.
اگر خود و دشمنانتان را می شناسید، نباید از جنگ بترسید.
اگر خودتان را می شناسید ولی دشمن را نمی شناسید، برای هر موفقیتی باید تحمل و انتظار شکست را هم داشته باشید.
اگر نه خودتان را می شناسید و نه دشمن خود را، در هر جبهه ای شکست خواهید خورد.
زمانی که قدرت جنگ قدرت برای مدت طولانی ادامه می یابد، تنها مشتریان از آن نفع می برند.
شرکت های موفق که توانسته اند در طول زمان برتری خود را حفظ کنند، همواره موفقیت خود را با موفقیت صنعتی که در آن فعالیت دارند، گره می زنند.
با انجام نوآوری، بازارهای جدید به روی شما گشوده می شوند و انگیزه جنگ قدرت کاهش می یابد.
بر عکس استراتژی جنگ-قدرت که رقابت را تشدید می کند، استراتژی سکوی اول همکاری را تشویق می کند.
گاهی بهترین راه رقابت، رقابت نکردن است.
زمانی که قادر نیستید پیروز شوید، باید از رویارویی پرهیز کنید.
حتا قوی ترین شیر ها هم نقاط ضعفی دارند.
مشتریان ناراضی آموزگاران خوبی هستند.
دوستان خود را نزدیک خود نگه دارید و دشمنانتان را نزدیک تر.
رقابت سنگین شما را وادار می کند که روی انگشتان خود راه بروید.

کلمات کليدي :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *