پس از آشنایی با انواع معماری برند، ابتدا باید ببینید کدامیک از این شیوهها برای برندتان مناسبتر است. برای انتخابی هوشمندانه، ابتدا باید از نیازهای برند خود آگاه باشید و مراحل ایجاد معماری برند را بهخوبی درک کنید. سپس میتوانید یکی از استراتژیهای فوق را انتخاب کنید.
۱. مخاطبان اصلیتان را بشناسید
مخاطبان اصلی برندتان چه کسانی هستند؟ آیا با مشتریان، مصرفکنندگان، مشتریان بالقوهی کسبوکار، کارمندان، جامعهی مالی، شریکان تجاری، رسانهها، دولت و نظایر آن ارتباط دارید؟ مخاطبانتان بومی هستند یا جهانی؟ برای جذب هرچه بیشتر مخاطبان به چه چیزی نیاز دارید؟ مثالهای زیر برخی از این نیازها را نشان میدهند:
- مشتریان و مصرفکنندگان باید از عمق و گستردگی پیشنهادهای شرکت آگاه باشند. در این صورت احتمال بیشتری وجود دارد که با شما ارتباط برقرار کنند و بتوانید محصولات یا خدمات خود را به آنان بفروشید.
- مشتریان بالقوهی کسبوکار باید از محصولات، خدمات و ارزش شرکت آگاه باشند. در این صورت، شانس بیشتری خواهید داشت تا آنان را بهعنوان مشتری به تجارت خود جذب کنید.
- کارکنان باید سازمان را خوب بشناسند تا به بهره وری بیشتر دست یابند، حامی تجارتتان باشند و در گروهها و اجتماعات خود (مانند اجتماعات شغلی و گروههای اجتماعی) دربارهی ارزش سازمان با دیگران صحبت کنند.
- جوامع مالی باید از گستردگی و ارزش شرکت آگاه باشند تا آنچنان که باید به آن توجه کنند و برایش ارزش قائل شوند.
- شریکان تجاری باید از عملکرد شرکت به اندازهی کافی اطلاعات داشته باشند تا بتوانند ارزش و فرصتهای بیشتری برای شرکت بیافرینند.
۲. درک روشنی از کسبوکار خود داشته باشید
معماریهای موفقیتآمیز برند، پشتوانهی مستحکمی از لحاظ کسبوکار دارند. برای ایجاد معماری برند مناسب، باید ابتدا اهداف کوتاهمدت و طولانیمدت شرکت (مانند مالکیت، رشد اساسی، فروش و عرضهی اولیهی عمومی) را مشخص کنید. ببینید آیا شرکت میتواند خطوط تولید محصول یا محدودهی جغرافیاییاش را گسترش دهد یا خیر.