گاهی تبلیغات کلیکی موجب میشود که هزینههای شما بهشدت و بهسرعت بالا برود. گاهی در مزایده، در جدال برای دادن پیشنهاد قیمتی بالاتر برای یک کلمهی کلیدی خاص گرفتار میشویم و در نهایت بسیار بیشتر از آنچه نصیب ما خواهد شد، هزینه میکنیم. وقتی مدیرعامل، بازاریاب یا هر فرد دیگری، بهدلیل غرور و خودپسندی تصمیم میگیرد که به هر قیمتی جایگاه شماره یک را بهدست بیاورد، این تصمیم او هزاران دلار خرج روی دست شرکت میگذارد. تورم قیمت پیشنهادها نیز بهطوردائمی موجب افزایش قیمت هر کلیک برای عبارتهایی میشود که بیش از سایر عبارتها جستجو میشوند. دلیل این تورم، پیشنهادهای بالای برخی از آگهیدهندگان برای بهدست آوردن جایگاه اول و همچنین عملکرد موتورهای جستجو است. گاهی موتورهای جستجو درمورد کیفیت بسیاری از واژههای کلیدی، محدودیتهایی را به آگهیدهندگان تحمیل میکنند و این محدودیتها موجب افزایش قیمت هر کلیک میشود، حتی زمانی که هیچ شخص دیگری پیشنهاد قیمت نداده است.
ترافیک ناخواسته (Junk traffic) نیز میتواند مانع از رسیدن به هدف کمپین تبلیغاتی شما شود. بیشتر سرویسها یا ارائهدهندگان تبلیغات کلیکی (البته نه همهی آنها) از طریق شرکای ارائهدهندهی خدمات جستجوی خود و شبکههای محتوایی، بخشی از بودجهی خود را میان چندین موتور جستجو و وبسایتهای دیگر توزیع میکنند. بدون شک شما میخواهید آگهیهایتان در گوگل یا بینگ نمایش داده شود و علاقهای ندارید که آگهیهایتان در بعضی از گوشههای ناشناخته و تاریک اینترنت نمایش داده شود و کلیک تولید کند. ممکن است که ترافیک ایجادشده از این بخشهای اینترنت، از نظر آماری سطح بالایی از ترافیک و بازدید از وبسایت شما را نشاندهد، ولی شما باید کمپینهای شبکههای فرعی را جدا کنید و بادقت آگهیهای خود را مدیریت کنید تا بتوانید به اندازهی پولی که پرداخت میکنید، نتیجه بگیرید.
بهعلاوه، تبلیغات کلیکی درجهبندی نمیشود. هرچه ترافیک بیشتری دریافت کنید، پول بیشتری نیز خواهید پرداخت و مقدار این پول نسبت مستقیمی با ترافیک دریافتی دارد. هزینهای که برای هر کلیک پرداخت میکنید، تغییری نمیکند و ثابت است، ولی کل هزینهی پرداختی شما افزایش مییابد. حال این شرایط را با بهینهسازی موتور جستجو یا سئو مقایسه کنید که در آن میزان ثابتی از تلاش یا پول را برای دستیابی به رتبهی بهتر هزینه میکنید و با بالارفتن میزان ترافیک، هزینهی مؤثری که برای هر کلیک میپردازید، کاهش مییابد.