عدم النفع در لغت بهمعنای عدم منفعت و بهرهنبردن است. در اصطلاح حقوقی نیز این کلمه بهمعنای محرومماندن از منافعی است که بهاحتمال زیاد و حسب جریان و اوضاع و احوال، امید به حصول و کسب آن منطقی و ممکن بوده است. درواقع مقتضای نفع فراهم بوده، اما بهدلیلی بهرهبردن از آن مقتضا دیگر ممکن نیست و نفعی حاصل نمیشود. مثلا راننده اتومبیلی با کارگری که سرپرست خانواده است تصادف میکند و آن کارگر فلج میشود؛ در تصادف راننده مقصر شناخته میشود. در اینجا کارگر و خانوادهی او از حقوق ماهیانه یا روزانهای که آن کارگر در قبال کارش دریافت میکرده، بهدلیل تقصیر راننده در تصادف محروم شدهاند.
انواع عدم النفع
عدم النفع دو نوع دارد: عدم النفع محققالحصول و محتملالحصول.
۱. عدم النفع محققالحصول
نفع محققالوصول منفعتی است که بهوجودآمدن آن در آینده حتمی است و شکی در پیدایش آن نیست. هنگامی که فردی با فعل خود از بهوجودآمدن این نفع جلوگیری کند، عدم النفع محققالوصول رخ میدهد. مانند مثال بالا که دریافت ماهیانه یا روزانهی مزد برای آن کارگر حتمی بود، اما رانندهی مقصر با فعل خود و تصادف با آن کارگر، از رسیدن این نفع به او و خانوادهاش جلوگیری کرد.
۲. عدم النفع محتملالحصول
نفع محتملالوصول منفعتی است که بهوجودآمدن آن در آینده احتمالی است، نه حتمی؛ یعنی ممکن است این نفع نصیب شخص بشود و ممکن هم هست که نشود. مثلا فردی خواهان شرکت در مناقصهای بوده است، ولی بهدلیل آنکه منشی او برای انجام کارها و مقدمات شرکت در مناقصه تعلل و تأخیر کرده، فرد نتوانسته در آن شرکت کند. این فرد نمیتواند به این دلیل که امکان داشت برندهی مناقصه باشد، از منشی خود ادعای خسارت کند، زیرا برندهشدن یا نشدن او در مناقصه محتمل بوده و نه قطعی.
دیدگاهتان را بنویسید