چه به این موضوع آگاه باشید چه نباشید، شما به نوعی نمایندهی رئیستان محسوب میشوید. در واقع شما نشاندهندهی اعتبار و مهارت او در انتخاب فرد مناسب (یعنی شما) و فراهم کردن زمینهی رشد برای آن فرد هستید. پس اعمالتان را با این ایده همسو کنید. همدوشِ اولویتهای رئیستان، تلاش کنید تا دوستیهایی ایجاد کنید و علاقهتان برای رسیدن به اهداف رئیستان را با نشان دادن تأثیری که این اهداف بر افزایش قدرت سازمان دارد بیان کنید. همچنین تلاش کنید از اولویتهای بقیهی رهبران و گروهها هم آگاه شوید و اطمینان حاصل کنید که رئیستان برای بهکارگیری این اولویتها در مسیر تلاشهایش ذکاوت کافی را به خرج میدهد.
۷. بدون اینکه به فرد نفرتانگیزی تبدیل شوید کارهایتان را در معرض دید بگذارید
افراد حرفهایِ باهوش، مهارت زیادی در نمایش آن دسته از کارهایشان دارند که نتایج موفقیتآمیزی به همراه داشته است، البته به شیوهای که مرز آن با تبدیل شدن به موجودی نفرتانگیز حفظ شود. وقتی پای کسب اعتبار برای ارتقا پیدا کردن به میان میآید فروتنی بهترین گزینهی ممکن نیست. قطعا افرادی که به شما برای رسیدن به آن نتایج ارزنده یاری رساندهاند را هم ذکر کنید و از یادآوری آنها چشمپوشی نکنید.
۸. سعی کنید به این مشهور شوید که باعث رشد دیگران میشوید
هیچ چیز تأثیرگذارتر از این نیست که به رئیستان نشان دهید شما این توانایی را دارید که به رشد استعدادهای افراد کمک کنید.
سخن پایانی
خیلی سادهانگارانه است که بخواهید واقعیت مربوط به روابط قدرت و سیاست را در سازمانتان نادیده بگیرید. قدرت رئیستان در انتخاب شما برای موفق شدن را درک کنید و در آن سمت و سو گام بردارید.
برگرفته از: چطور دات کام
دیدگاهتان را بنویسید