سازمان نتیجهگرا برای حفظ برتری و حیات خود باید توانایی سازگارشدن با تحولات را داشته باشد. همهچیز باید در راستای کسب بهترین نتیجه باشد، پس هرگونه تغییر و تحول باید در همین راستا قرار بگیرد. هر چیزی که حصول بهترین نتیجه را به خطر بیندازد باید سریع تغییر کند یا متحول شود. مدیران چنین سازمانی باید آمادگی لازم برای تصمیمگیری سریع و منطقی هنگام رویارویی با شرایط متغیر را داشته باشند. کارکنان نیز باید از توانایی لازم برای دریافت و اعمال مؤثر این تصمیمات برخوردار باشند.
۵. استفاده بهینه از منابع و امکانات
بهرهوری مهمترین مسئله است، پس استفاده بهینه از منابع برای کسب بهترین نتیجه (بهترین بهرهوری) یکی از عناصر ضروری مدیریت نتیجه محور است. در نظام مدیریتی نتیجه محور، همه میدانند که اهداف چیست و چه چیزهایی برای رسیدن به آن لازم است. از طرفی چون در این نظام نتایج ارزیابی میشوند، برای همه اعضا مهم است که کار خود را به بهترین شکل (بهرهورترین حالت) انجام بدهند.
۶. کاهش احتمال فساد و هدررفت منابع
تمرکز روی نتایج و اینکه با صرف چه منابعی این نتایج حاصل شده است، امکان بروز فساد و هدررفت منابع را کاهش میدهد. در نظام مدیریت نتیجه محور، برنامهریزی صرفا برای انجام یک کار صورت نمیگیرد، بلکه برای کسب نتیجه انجام میشود. از این رو اگر برنامهای نتیجهای در بر نداشته باشد، کنار گذاشته خواهد شد.
دیدگاهتان را بنویسید