بیشتر ما دربارهی بعضی مسائل ذهن بستهای داریم، حتی ممکن است خودمان هم متوجه این موضوع نشویم. ما نسبت به ایده، طرز فکر یا عقیدهی خاصی تعصب داریم و نمیتوانیم بپذیریم که گزینههای دیگری هم وجود دارند که شاید بهتر باشند. گاهی گوش ما بحثها یا دیدگاههای مخالف را میشنود، اما ذهنمان با اطمینان از اینکه آن فرد اشتباه میکند و حق با ما است، تغییری نمیکند. چرا اینگونه رفتار میکنیم؟
این طبیعت انسان است که «مسیری که مقاومت کمتری دارد را دنبال کند.» به بیان دیگر، فکر کردن به روشهای آشنا و راحت، برای ما آسانتر است. اگر خودمان را برای امتحان کردن ایدهها و روشهای دیگر به چالش بکشیم، شاید مجبور باشیم تغییر کنیم. تغییر خیلی از افراد را معذب میکند، به همین دلیل به خود اجازهی فکر کردن به روش دیگری را نمیدهند.
دومین و منطقیترین دلیل این است که بستن ذهن به ما کمک میکند که به جلو حرکت کنیم. اگر ما از چیزی مطمئن باشیم، میتوانیم آن موضوع را پیش ببریم و اهدافمان را حول محور آن پایهریزی کنیم. (در حقیقت، این دو مورد ممکن است به هم مرتبط باشند. مردم ممکن است قبلا به این تغییر فکر کرده باشند و به این نتیجه رسیده باشند انجام کارها به همین روش فعلی بهتر است).
دیدگاهتان را بنویسید