امروزه روند مدیریت استعداد، رو به گسترش است. نگهداشتن نیروهای کار در شغل خود در جایگاه پایینی قرار دارد، با میانگین ۴٫۴ سال ماندگاری در یک شغل(برای آمریکا)؛ درحالیکه استخدام نیروهای جدید رو به افزایش است.
درنتیجه، مدیریت استعداد نیز در این راستا در حال تغییر است. هم سرعت و هم کیفیت استخدام باید پیشرفت کند تا خدمات شرکت برای مشتریان جذابتر باشد و روند استخدام نیروهای جدید سرعت بیشتری بگیرد.
مشارکت کارکنان نیز از عوامل مهم در این زمینه است. در امریکا این اشتغال ۳۰درصد است و در هر نسل نسبتبه نسل قبل، رو به کاهش است. اشتغال کمتر بهمعنای ماندگاری کمتر کارکنان در مشاغل خود و نیز سوددهی و مثمربودنِ کمتر، همزمان با عوارضِ بیشتر است.
درحالیکه مدیریت استعداد رو به رشد است و مدیرعامل و منابع انسانی هر دو به ارزشهای آن و سختیهای روند استخدام آگاهاند، جالب است بدانیم که ۳۵درصد شرکتها همچنان به روشهای انفعالی قدیم پایبندند و فقط زمانی که نیاز داشته باشند، نیروی جدید استخدام میکنند.
فقط ۱۳درصدِ شرکتها فعالانه عمل میکنند و در زمینهی مدیریت استعداد، رویکردی همراستا با نیازهای آینده و برنامههای کسب و کار خود دارند.
واضح است تا زمانی که شرکتها و سازمانها وارد عمل نشوند و راهی برای کشف، پرورش و رشد توانایی نیروهای کار نداشته باشند، این توضیحات برای درک کامل مدیریت استعداد کافی نخواهد بود.
دیدگاهتان را بنویسید