1- ضعف مديريت: ضعف در مديريت يكي از عوامل اصلي پايين بودن بهرهوري در سازمانهاي اداري است. عدم آشنايي مديران با تكنيكها و فنون برنامهريزي، سازماندهي، مديريت منابع انساني، پاداش و تنبيه، روشهاي انگيزشي، كنترل، انتخاب نامناسب مديران در سطوح مختلف جابجايي مكرر آنها و عدم برنامهريزي دورههاي آموزشي، موجب ضعف در مديريت و نهايتاً كاهش بهرهوري را بدنبال دارد.
2- نيروي انساني غيرمتخصص: كاركناني كه در كار دانش و مهارت لازم را داشته باشند كارها و وظايف محوله را بدرستي انجام خواهند داد. بنابراين براي بهبود سطح بهرهوري بايد در سازماندهي كاركنان علاوه بر مدنظر قرار دادن ساير ويژگيها، داشتن تخصص به عنوان يكي از اصول اساسي در گزينش افراد باشد. لازم به ذكر است جذب و بكارگماري كاركنان شايسته مستلزم ايجاد يك نظام منابع انساني است كه در آن شايستهسالاري حاكم باشد
3- عدم وجود سيستم ارزشيابي مناسب كاركنان: برخي از اهداف سيستمهاي ارزشيابي كاركنان عبارتند: مشخص نمودن ضعف كاركنان در انجام كارها و تدوين برنامههاي آموزشي براي اصلاح آن در سطح سازمان، ايجاد علاقه در كاركنان بوسيله ايجاد يك نظام پاداش و تشويق منطقي در سازمان، ايجاد معياري منطقي در واگذاري مزايا و امتيازات و كاهش نارضايتيها و شكايات ناشي از اعمال نظرهاي مغرضانه نسبت به كاركنان. بنابراين سيستمهاي ارزشيابي كاركنان بايد عملكرد آنها را مورد سنجش قرار دهد و از آن بعنوان معياري جهت اصلاح روشهاي ناكارآمد استفاده نمايد. وجود نظام ارزشيابي مناسب خود ميتواند عاملي در جهت ارتقاء انگيزههاي كاري باشد.
4- عدم وجود انگيزه كاري در كاركنان: افزايش و بهبود بهرهوري در سازمان ارتباط مستقيم با وجود انگيزههاي تلاش و كوشش در كاركنان دارد. كاركنان با انگيزه قادر به تلاش در جهت دستيابي به اهداف سازمان، كاهش هزينهها واستفاده صحيح و مناسب از منابع هستند. متاسفانه سالهاست كه انگيزههاي پايين كاري به عنوان معضلي خودنمايي ميكند.
5- حاكم بودن روحيه منفعت طلبي فردي: اگر در سازماني افراد بدنبال تحقق اهداف فردي و شخصي بوده و از امكانات و منابع سازمان براي نيل به نيات و مقاصد شخصي استفاده نمايند، در نهايت بهرهوري سازمان كه در بذل توجه به اهداف سازمان بدست ميآيد به ورطه فراموشي سپرده خواهد شد.
6- كمكاري: براي شرح اين موضوع آمارهايي كه از نظر خواهد گذشت، راهگشا ميباشند. ساعت كار مفيد در هفته 6 تا 9 ساعت اعلام شده است.«مطالعهاي كه در سال 1365 در مورد ساعات كار مفيد كاركنان يك سازمان اداري بعمل آمد نشان ميدهد در ساعت كار رسمي در سازمان مزبور 52 ساعت در هفته بوده است يعني علاوه بر 44 ساعت مقرر كاركنان 8 ساعت هم اضافه كار داشتند اما كار مفيد كاركنان سازمان مزبور فقط 8/7 ساعت در هفته بوده است. يعني حتي كمتر از 8 ساعت اضافه كاري كه دريافت ميكنند.»
7- «رانت»هاي مختلف:«رانت عبارت از اضافه ارزشي است كه نصيب عرضهكننده يك عامل توليد يا محصول، در شرايط كميابي مطلق يا نسبي آن نسبت به تقاضا در بازار ميشود». رانت به هر پرداختي كه بالاتر از ارزش واقعي محصولات يا خدمات ميباشد، اطلاق ميگردد.بسياري از افرادو گروهها بدليل وجود رانت براي آنها صاحب درآمدهايي ميشوند كه در راه كسب آن كمتر تلاش و كوششي را تحمل نمودهاند. وجود رانت( كه البته براي عده خاصي از افراد جامعه مهيا است) و پرداختهاي تبعيضآميز موجب تضعيف روحيه تلاش و كوشش در بين افراد جامعه ميشود. رانت انگيزههاي خلاقيت و نوآوري،توليد و كارآفريني را از بين خواهد برد. رانت به شكلهاي مختلف كاهش بهرهوري را ايجاد مينمايد زيرا ارتباط منطقي بين تلاش و كوشش و عملكرد را زير سوال ميبرد.رانت به شيوههاي مختلف باعث تقليل روحيه كار و تلاش و نهايتاً كاهش بهرهوري در جامعه ميشود. پرداختهاي اضافي به كالاها و خدمات(رانت اقتصادي)، ايجاد روحيه مدرك گرايي و عدم توجه به شايستگيهاي فني، مهارتهاي افراد و كارايي آنها در بدست آوردن مناصب شغلي موجب تلاش افراد براي دستيابي به مدارك دانشگاهي به عنوان مجوزي جهت استخدام شده است.(رانت علمي) اعطاي پست بر اساس ارتباطات آشنايي و نسبي و ناديدهگرفتن ملاكهاي شايستگي در گزينش افراد در امور تخصصی.
8- مشغله زياد كاري مديران: بسياري از مديران در نظام اداري به طور همزمان داراي مسئوليتهاي زيادي ميباشند. مشغله فراوان باعث ميشود آنها عملاً نتوانند بسياري از كارهاي محوله را به شايستگي و در زمانهاي تعيين شده انجام دهند. اين امر باعث مشكلاتي به قرار زير ميشود:
الف) باعث عملكرد ضعيف مدير ميشود. انسان داراي ظرفيت و توانايي نامحدود و بيانتها نميباشد. مديراني كه مسئوليتهاي مختلف دارند، بدليل تداخل وظايف، بيشتر كارهاي آنها به طور ناقص انجام ميشود.
ب) موجب نارضايتي مردم ميشود. عدم حضور دائم مدير به دليل مشغله فراوان باعث كندي و توقف در انجام كار ارباب رجوع و نهايتاً نارضايتي آنها خواهد شد.
ج) باعث جلوگيري از مطرحشدن استعدادهاي توانمند با افكار و روشهاي پويا و جديد خواهد شد.
د) فرهنگ انحصارطلبي در سازمانهاي دولتي رواج مييابد. موارد مذكور بخوبي نشان ميدهد كه مديران پرمشغله مانعي در جهت ارتقاء سطح بهرهوري در سازمانهاي دولتي ميباشند.
ه) وجود روابط مبتني بر عدم اعتماد . كنترل هاي مضاعف اداري كه كامل ثبت هاي مكرر ، پاراف هاي متعدد ، اخذ رسيدهاي فراوان در مكاتبات ، سيستم هاي حضور و غياب سنتي و … كه ناشي از روابط مبتني بر عدم اعتماد است باعث اتلاف بسياري از منابع سازمان شده است .
9- روشهاي انجام كار: روشهاي انجام كار در سازمانهاي دولتي سنتي و در بسياري موارد غيرعلمي و تجربي است. اين امر خود مشكلات بسيار فراواني در نظام اداري فراهم آورده كه از ان جمله سردرگمي ارباب رجوع و خستگي كاركنان از انجام كارها را ميتوان نام برد.
بر گرفته از : جزوه آموزشی
افزایش بهره وری و کارایی کارکنان
تهیه کنندگان:
مهندس سیداحمد تبعیدیان
شاهوردی